وجود ساحت كبريائى حقيقت وجود بحت و بسيط است وحدت ذات
كبريائى و صفات و همه جهات و حيثيات او واحد بوحدت حقيقى است كه مجهول الكنه است.
هم چنان كه ذات كبريائى
متفرد و متوحد در صفات واجبه است از جمله تفرد در قدرت و در علم و نيز در همه
كمالات يكتا و بىهمتا بطور واجب است و جامع همه كمالات و خيرات و منبع فيوضات است
و نظام جهان طبع نمونه و مسطورهاى از حسن تدبير او است و از جمله به علم واحد
حقيقى ازلى بر همه كليات ثابته و جزئيات متغيره احاطه شهودى دارد و لازم اين مقام
از بساطت علمى و شهودى آنست كه معلومات نظام امكانى نيز وحدت حقيقى و بساطت داشته
مانند نقطهاى كه در حيطه عالم ازل است خلاصه علم و شهود ساحت كبريائى بموجودات
امكانى لازم عين ذات واجب است و شامل همه معلومات و كليات ثابته و جزئيات و تشخصات
متغيره و حوادث نامتناهى و تشخصات آنها مىشود.
خلاصه موجودات جهان طبع
و حوادث آن و جزئيات و لوازم شخص بىنهايت هر يك از آنها بتدريج و بصورت زمانيات
صورت مىگيرد و بقياس علم بشر كه آن نيز زمانى و محدود است بصورت تدريج ارائه
مىشود ولى نسبت به علم ساحت كبريائى و احاطه قيومية ازلى كه سرتاسر نظام متحرك را
فرا گرفته و بمنزله نقطهى است تدريج و تحول و يا كثرت مفهوم ندارد.
قوله عليه السلام: بذلك اصف
ربى فلا اله الا اللَّه من عظيم ما اعظمه و من جليل ما اجله و من عزيز ما اعزه و
تعالى عما يقوله الظالمون علوا كبيرا:
پس از ذكر صفات ثبوتيه و
سلبيه كه شرح صفت احديت و يكتائى و بىهمتائى ذات كبريائى است نتيجه آنست كه اله و
معبودى شايسته الوهيت و معبوديت نخواهد بود جز ساحت كبريائى كه نام او اللَّه و
مستجمع صفات وجودى و جميع جهات