قوله (ع) و من من اللَّه عليه فجعله موسعا عليه فحجته
عليه ما له ثم تعاهده الفقراء بعد بنوافله و من من اللَّه عليه فجعله شريفا في
بيته جميلا في صورته فحجته عليه ان يحمد اللَّه تعالى على ذلك و ان لا يتطاول على
غيره فيمنع حقوق الضعفاء لحال شرفه و جماله:
و هر كه را ساحت
آفريدگار شرافت خانوادگى و عزت در اجتماع و نفوذ قول در جامعه موهبت فرمايد بايد
بسپاس اين چنين نعمتى قيام نمايد و نيازهاى مردم را بر آورد و هرگز بر مردم اظهار
عظمت و گردن كشى ننمايد و بر مردم بنظر حقارت ننگرد و حقوق ضعفاء و شئون مردم را
رعايت نمايد و بمقام و شئون افراد از هتك وارد نشود.
نعمتها كه ساحت كبريائى
به بشر موهبت فرموده بىنهايت و بىشمار است ولى مىتوان از جهاتى آنها را محدود
نمود از جمله نعمتهاى نفسانى كه غرض اصلى و غايت و مقصود بالذات مىباشد مانند
ايمان و فضيلت علم و عدالت و حسن خلق و عفت و شجاعت و حكمت اينها نعمتهاى نفسانى و
دانى و مقصود بالذات سعادت حقيقى است و آثار آنها در دنيا و آخرت ظاهر خواهد بود.
و بر حسب قاعده فطرى كه
هر نعمتى پروردگار بكسى موهبت فرمايد بايد در مقام شكرگزارى از آن نعمت بر آيد و
وظايفى كه در اثر آن نعمت بر او متوجه مىشود و از قدرتى كه از نيرو كسب مىنمايد
بايد در مقام اداء وظايف محدود بآن نعمت بر آيد از قبيل تعليم جاهل و ارشاد عموم مردم
و اصلاح امور و رفع اختلافات عمومى كه در جامعه رخ ميدهد.
بالاخره در اثر نعمت
روحى و نفسانى قدرت زياده كه دسترس او است بايد بهمان قدر در باره و رفع حاجت
نيازمندان نيروى خود را بكار برد و از آن قبيل است نهى از منكرات و جلوگيرى از
محرمات در اثر نفوذ كلمهئى كه در