responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : پيكار صفين (ترجمه وقعة صفين) نویسنده : نصر بن مزاحم؛ مترجم پرويز اتابکي    جلد : 1  صفحه : 737

سپس برفت و همچنان نام خدا را بر زبان داشت تا وارد كوفه شد[1].

[شعر على هنگام بازگشت از صفّين‌]

نصر گويد: در حديث عمرو بن شمر است كه گفت:

چون على از صفّين به در آمد چنين سرود و مى‌گفت‌[2]:

و كم قد تركنا فى دمشق و ارضها

من اشمط موتور و شمطاء ثاكل ..

چه بسيار مرد ميانسال دو مويه به خون خفته را در دمشق و بر خاك آن سرزمين وا نهاديم و چه بسا زن دو موى كه سوگوار شد.

و چه بسا زن داغدارى كه نيزه‌ها جان همسرش را شكار كرد و اينك خود در شمار بيوگان در آمده است.

بر داغ شوهرى به زارى مى‌گريد كه سپيده دم رهسپار شد و تا روز شمار باز نمى‌گردد.

و ما كسانى بوديم كه چون نيزه مى‌زديم فقط جنگجويان را نشانه مى‌گرفتيم، و جز با رزمندگان كارى نداشتيم.

[شعر ابى محمد تميمى‌]

راوى گويد: در حديث يوسف آمده است كه گفت:

ابو محمد، نافع بن اسود تميمى‌[3] سرود:

ألا ابلغا عنّى عليّا تحيّة

فقد قبل الصّمّاء لمّا استقلّت ...

هلا، از من على را درود و شادباش گوييد كه تحمّل چنين كوه گرانى را به ضرورت پذيرفته است.

وى بارگاه اسلام را پس از ويرانى، از نو بر آورد و جمعى از دونان بر ضدّش برخاستند و سپس آرام شدند.

گوييا هنگام نابودى آن، و پس از آن كه (بناى اسلام) ويران شد، پيامبر با سنّتى كه نهاده است نزد ما باز آمد و به نوسازى آن پرداخت.


[1] در طبرى‌[ دخل القصر].

[2] اين ابيات پيشتر نيز در صفحه 678 و 679 آمده است.

[3] شرح حال وى پيشتر در صفحه 678 گذشت. در اصل به تحريف‌[ ابو مجيد] آمده و ابيات منقول پيشتر در صفحه 678 نيز نقل شده است.

نام کتاب : پيكار صفين (ترجمه وقعة صفين) نویسنده : نصر بن مزاحم؛ مترجم پرويز اتابکي    جلد : 1  صفحه : 737
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست