responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : پيكار صفين (ترجمه وقعة صفين) نویسنده : نصر بن مزاحم؛ مترجم پرويز اتابکي    جلد : 1  صفحه : 723

شما بر من سبك مى‌شد و به اصلاح پاره‌اى كژرفتاريهاى شما اميدوار مى‌شدم.

اما در باره قضيه پيمان (بايد بگويم) كه آن را به خاطر شما محكم و استوار كرده‌ايم، اينك آرزومندم كه اگر خداوند، پروردگار جهانيان بخواهد، گمراه نشويد.

پيمان‌نامه در ماه صفر نوشته شد و مهلت آن تا هشت ماه بعد يعنى ماه رمضان بود كه قرار بود داوران ملاقات كنند.

آنگاه مردم روى به جانب كشتگان بردند و آنها را به خاك مى‌سپردند.

[كشته شدن حابس بن سعد طائى‌]

راوى گويد:

(در گذشته) عمر بن خطّاب حابس بن سعد طائى را خوانده و به او گفته بود: مى‌خواهم ولايت حمص را به تو بسپارم، تو چگونه كار خواهى كرد؟ گفت: «من به رأى خود اجتهاد مى‌كنم و با همنشينان خويش نيز به مشورت مى‌پردازم.» و سپس برفت و ديرى نگذشت كه باز آمد و (به عمر) گفت: «اى امير مؤمنان، خوابى ديده‌ام كه مى‌خواهم برايت باز گويم.» گفت: «بگو». گفت: «چنان ديدم كه گويى خورشيد از خاور بر آمده و همراه آن گروهى بسيارند، و گويى ماه از باختر بر آمده و همراه آن نيز گروهى عظيمند.» عمر به او گفت: «تو خود با كدام يك بودى؟» گفت: «من با موكب ماه همراه بودم.» عمر گفت: «تو با نشانه‌اى همراه بوده‌اى كه زوال‌پذير است.» [برو] نه، به خدا سوگند كه تو كارى براى من نمى‌كنى (معزولى و ديگر ولايتى از جانب من ندارى). پس به اين ترتيب وى را رد كرد.

او در صفّين همراه معاويه حضور يافت و پرچم قبيله طىّ‌[1] با او بود و در آن روز كشته شد.


[1] متن از روى شنهج( 1: 194)« كانت راية طى معه» و در اصل به خطا[ راية على ...].

نام کتاب : پيكار صفين (ترجمه وقعة صفين) نویسنده : نصر بن مزاحم؛ مترجم پرويز اتابکي    جلد : 1  صفحه : 723
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست