responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : پيكار صفين (ترجمه وقعة صفين) نویسنده : نصر بن مزاحم؛ مترجم پرويز اتابکي    جلد : 1  صفحه : 604

پس كسى از حميريان را كه شهرياران عربند به فرماندهى ما بگمار كه همتبار ما باشد.

ما را به قبول فرماندهى كسى كه او را نمى‌خواهيم وا مدار و ما را دم و دنباله‌رو اغراض قرار مده.

ما را خشمناك مكن، كه حوادث بر ضدّ تو به هم بر آمده و اينك در ميان يحصبيان خشم و طغيان پديد شده.

به راستى، ما را حقّ بزرگى است همراه با احساس فرمانبردارى و مهر و محبّتى كه در استخوان و پى‌[1] ما ريشه دوانده.

معاويه يارانش را تشويق مى‌كند

معاويه به ايشان گفت: [به خدا] من پس از اين موقعيت و از اين لحظه‌[2] به بعد، فرماندهى جز از خودتان بر شما نخواهم گماشت.

[نصر گفت‌]: و [عمر بن سعد براى ما روايت كرد و گفت‌]:

چون عراقيان كار را بر شاميان زار كردند معاويه گفت: امروز روز آزمايش و پيرايش است [و امروز را فردايى در پيش‌] همان‌گونه كه آنان بر شما تاخته‌اند شما نيز بر آنان تاخته‌ايد، شكيبا باشيد و بزرگوار بمانيد[3].

[على و اصبغ بن نباته‌]

راوى گويد:

على بن ابى طالب ياران خود را تشويق مى‌كرد، پس اصبغ بن نباته در حضورش به پا خاست و گفت: اى امير مؤمنان، مرا با ديگر كسان پيش فرست كه امروز پايدارى و پيروزمندى خود را از تو دريغ نورزم. ما شاميان را تار و مار كرده‌ايم و (با آن همه درگيرى) خود هنوز نيروى كافى و دلاورانى پا بر جا داريم. رخصت‌


[1] متن« فى المشاشة سر استخوان و غضروف كه مفردش مشاش است، و العصب» و در شنهج‌[ فى المشاش و فى العصب‌].

[2] متن« بعد موقفى هذا» و در شنهج‌[ بعد هذا اليوم از امروز به بعد].

[3] متن« كونوا كراما» و در شنهج‌[ و موتوا كراما بزرگوارانه بميريد].

نام کتاب : پيكار صفين (ترجمه وقعة صفين) نویسنده : نصر بن مزاحم؛ مترجم پرويز اتابکي    جلد : 1  صفحه : 604
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست