responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : پيكار صفين (ترجمه وقعة صفين) نویسنده : نصر بن مزاحم؛ مترجم پرويز اتابکي    جلد : 1  صفحه : 546

اشتر نيز شمشير زنان بر سپاه دشمن تاخت و مى‌گفت:

اضربهم و لا أرى معاويه‌

الاخزر العين العظيم الحاويه ...

دشمنان را مى‌زنم ولى معاويه تنگ چشم شكم‌گنده را در ميانشان نمى‌بينم.

به قعر آتش دوزخ رفته و سگان عوعو كننده گردش را گرفته‌اند.

گروهى اوباش را فريفته و هيچ رهنمايى او را هدايت نكرده است.

[حمله عمرو و يمانيان‌]

نصر گويد: آورده‌اند:

چون عمرو بن عاص خطر را برابر ديد، معاويه به او گفت: قبيله پدرى خويش را احضار كن و به صحنه پيكار ببر كه اگر كارى از دست كسى بر آيد فقط از دست آنان است. پس گروهى از يمانيان آمدند و وى به ايشان گفت: امروز روز هنرنمايى شماست و فردا شما نامدار و صاحب مقام خواهيد شد. امروز، روزى سرنوشت ساز است. همراه من بر اين گروه هجوم آريد. گفتند: بسيار خوب، و همراه عمرو حمله كردند و او مى‌گفت:

أكرم بجمع طيّب يمان‌

جدّوا تكونوا أولياء عثمان ...

گرامى باد گروه پاكان يمنى، بكوشيد كه ياران و خونخواهان عثمان باشيد.

خبرى سوگبار[1] به من رسيد كه على پسر عفّان را كشته است‌[2].

خليفه با حجّت خداوند را (كشت). پير ما را چنان كه بود به ما باز گردانيد[3].

پس به عمرو پاسخ داده شد:

أبت شيوخ مذحج و همدان‌

بأن نردّ نعثلا كما كان ...

بزرگان مذحج و همدان از اينكه دراز ريش را چنان كه بود از نو بيافرينند، و همان‌گونه كه خداى رحمان او را آفريده بود[4] باز گردانيمش امتناع دارند[5].


[1] متن مطابق ص 310 تصحيح شده« فأشجان» و در اصل‌[ فجان‌].

[2] متن مطابق ص 310 تصحيح شده« قتل ابن عفّان» و در اصل‌[ نال من عفّان‌].

[3] متن مطابق ص 310 تصحيح شده« كما كان» و در اصل‌[ ... مكانى‌].

[4] متن مطابق ص 310 تصحيح شده« مثل خلق الرّحمن» و در اصل‌[ بعد خلق الرّحمن‌].

[5] اين پاسخ در ص 310 در پنج مصراع و به جاى« شيوخ»،« سيوف» آمده كه مناسبتر است و اينجا فقط در سه مصراع نقل شده است. مراد اين كه عثمان كشته شده و باز گرداندن او بدان صورت كه خداوند رحمان از آغاز او را آفريده بود، يعنى احياى مرده، براى شيوخ مذحج و همدان ممتنع و امرى محال است.- م.

نام کتاب : پيكار صفين (ترجمه وقعة صفين) نویسنده : نصر بن مزاحم؛ مترجم پرويز اتابکي    جلد : 1  صفحه : 546
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست