responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : پيكار صفين (ترجمه وقعة صفين) نویسنده : نصر بن مزاحم؛ مترجم پرويز اتابکي    جلد : 1  صفحه : 543

آن فوج و پرچم، پرچم عقاب نشان را ديدم كه آن (دلير) نكوهشگر چشم بر دوخته (اشتر)، آن را از هم مى‌شكافت.

وى چنان شير شرزه‌اى در ميان گرد و غبار آوردگاه بود و (خصم) بى‌فرزند[1] با فوج خود پيش تاخته بود.

ما سردار پيشاهنگ، پيشگام عراق را به مقابله‌اش خوانديم و لشكر به لشكر بياميخت‌[2].

اشتر آن (فوج و) پرچم را به عقب نشاند و اين چنين كامياب و پيروز شد.

همان‌گونه كه هماره به گاه بروز حوادثى چنين گرانبار و ناگوار[3]، رفتار مى‌كرد.

اگر خداوند او را در كنف حمايت خود بدارد، عراق از اين موهبت الهى بسى سعادتمند خواهد بود.

و اگر وجود سرشار از خير اشتر از عراق رخت بر بندد ديگر تميز نيك و بد از ميانه برخيزد.

و اين عراق با مردمانش كه مى‌بينى، سرزمينى بى‌حاصل و بى‌فرياد خواهد شد.

رجز همّام بن قبيصه‌

آورده‌اند كه چون پرچم معاويه واپس زده شد و فوج عمرو عقب نشست، همّام بن قبيصه كه بيش از ديگران على را نكوهش مى‌كرد و پرچمدار هوازن بود، در برابر على سر برافراشت‌[4] و آهنگ مذحجيان كرد و بانگ بر آورد و مى‌گفت:

قد علمت حوراء[5] كالتّمثال‌

أنّى اذا ما دعيت نزل ...

آن نگار سيه چشم دانسته است كه چون حادثه‌اى ناگوار پيش آيد، من چون شير نر نيرومندى پا به ميدان مى‌نهم، اى عراقيان به راستى كه شما چيزى نيستيد.


[1] متن« و أقبل فى خيله الأبتر» شاعر در اين دو بيت با توجه به آيه شريفه« انّ شانئك هو الابتر»( كوثر 3) صفت الشانئ را براى اشتر و صفت الابتر را براى عمرو بن عاص به كار برده است.- م.

[2] متن« و قد خالط العسكر العسكر» و در شنهج‌[ و قد اضمر الفشل العسكر آن سپاه دچار شكست شد].

[3] متن از روى شنهج« اذا ناب معصوصب ...» و در اصل به تحريف‌[ اذا ثاب ...].

[4] متن به تصحيح قياسى« اشرأبّ» و در اصل به تحريف‌[ أشدب‌].

[5] متن به تصحيح قياسى« حوراء» و در اصل‌[ قد علمت الخود ...] آمده كه خلاف وزن است. اين قطعه در گمانگاه خود در شنهج نيامده است.

نام کتاب : پيكار صفين (ترجمه وقعة صفين) نویسنده : نصر بن مزاحم؛ مترجم پرويز اتابکي    جلد : 1  صفحه : 543
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست