responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : پيكار صفين (ترجمه وقعة صفين) نویسنده : نصر بن مزاحم؛ مترجم پرويز اتابکي    جلد : 1  صفحه : 528

ندارم كه فتورى‌[1] در امر انتقامگيرى بروز كند و اسلام كه اين حق را به ما مى‌دهد ضعيف شود. اگر به مراد خود رسيدم چه بهتر، و گر نه مردن در راه حق‌طلبى بهتر از زيستن با تحمّل ظلم و ستم است. به راستى، داستان من و عثمان بدين شعر ماند كه مخارق گفته است:

متى تسلى عن نصرتى السّيد[2] لا يجد

لك السّيد بيت السيّد عند مسلّما ...

اگر (قبيله) سيد (بنى ضبّه) را از ياورى به من باز دارى مسلّم بدان كه آن قبيله به گاه ضرورت به يارى تو نيز نخواهد آمد.

اگر خانه من در جوار همسايه‌ام باشد، او (به اطمينان من) از فتنه‌هاى نيمه شبان نمى‌هراسد.

بدو گفتم شاد و آسوده سفر كن كه اگر (دشمنان) آهنگ ويرانى خانه‌ات كنند من نگهدار خانه تو هستم‌[3].

نامه‌اى ديگر از على به معاويه‌

پس على بن ابى طالب به او نوشت: اما بعد، حكايت تو و ديدگاهت چنان است كه اوس بن حجر گفته است:

و كائن يرى من عاجز متضعّف‌

جنى الحرب يوما ثمّ لم يغن ما يجنى ...

بيچاره موجود ناتوان درمانده‌اى كه روزى جنگ را به قصد بهره‌اى برانگيزد ولى از آن برى برنچيند.

آيا آن جنگ افروز تهديد كننده نمى‌داند كه من به راستى به جنگ چنان چالاكم كه مايه خرسندى حريفم نباشد[4].


[1] متن به تصحيح قياسى« كرهت التّوهين ...» و در اصل به تحريف‌[ ... التدهين‌].

[2] السّيد، به كسر، قبيله‌اى از تيره‌هاى بنى ضبّه.

[3] مراد معاويه اين است كه من حامى و مدافع عثمان و خواستار انتقام خون اويم و روح عثمان در اين انتقامجويى به من اعتماد دارد.- م.

[4] و او را از زندگى خود نوميد كند.- م.

نام کتاب : پيكار صفين (ترجمه وقعة صفين) نویسنده : نصر بن مزاحم؛ مترجم پرويز اتابکي    جلد : 1  صفحه : 528
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست