responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : پيكار صفين (ترجمه وقعة صفين) نویسنده : نصر بن مزاحم؛ مترجم پرويز اتابکي    جلد : 1  صفحه : 527

اى بى‌پدران (سست كوش در ميدان) از مشتى گمراه نهراسيد كه دين راستين حفظ مى‌شود و تقوى از آن كسى است كه پايدارى كند.

نامه‌اى از على به معاويه‌

و على به معاويه نوشت: اما بعد، اينك تو تلخى جنگ را چشيدى و به ديگران نيز چشاندى، من اكنون همان پيشنهادى را كه مخارق‌[1] به بنى فالج‌[2] كرد، به تو مى‌كنم:

أيا راكبا إمّا عرضت فبلّغن‌

بنى فالج‌[3] حيث استقرّ قرارها ...

اى پيك سوار چون بر بنى فالج در قرارگاهشان بگذرى به ايشان باز گوى:

به سوى ما بشتابيد تا چنان نشويد كه گويى به سرزمين در افتاده‌ايد كه گرد (نيستى) از آن برخاسته است.

قبيله سليم بن منصور، مردمانى شده‌اند كه در تيره سنگلاخ سوخته‌اى‌[4] در نشسته‌اند و سرزمينشان شغالزارى‌[5] ويران شده است‌[6].

پاسخ معاويه به على‌

معاويه در پاسخ وى چنين نوشت: از معاويه به على.

اما بعد، خداوند ما و تو را عافيت دهد. من براى گرفتن انتقام خون عثمان دست به پيكار زدم و خوش‌


[1] شعر از مخارق بن شهاب تميمى است- الحيوان( 6: 369).

[2] در اصل‌[ بنى فاتح‌] كه تحريف است- الحيوان( 6: 369).

[3] در اصل به تحريف‌[ بنى فاتح‌].

[4] متن به تصحيح قياسى« سليم بن منصور اناس بحرّة» و الحرّة، به فتح زمينى است پوشيده از سنگهاى سياه چنان كه گويى به آتش سوخته، و در اصل به تحريف‌[ تجرة]. در معجم البلدان آمده است:« حرّة سليم،( قبيله) سليم بن منصور بن عكرمة بن خصفة بن قيس بن عيلان است. ابو منصور گويد: حرّة النار لبنى سليم، و تسمى أم صبار»- الحيوان( 4: 71)( مراد از شعر اينكه بر خود روا مداريد كه چون قبيله سليم بن منصور دمار از روزگارتان بر آيد و بر خاك سياه بنشينيد.- م.)

[5]( متن« كثير و بارها» و بر، جانورى است از گربه‌سانان و خردتر از گربه است كه آن را به فارسى دنك گويند.- م.)

[6] مراد اينكه تا به روز زار قبيله سليم نيفتاده‌اى و به خاكستر سياه نشانده نشده‌اى، دست از لجاج و عناد بردار و تسليم شو.- م.

نام کتاب : پيكار صفين (ترجمه وقعة صفين) نویسنده : نصر بن مزاحم؛ مترجم پرويز اتابکي    جلد : 1  صفحه : 527
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست