اى بىپدران (سست كوش در ميدان) از مشتى گمراه نهراسيد كه دين
راستين حفظ مىشود و تقوى از آن كسى است كه پايدارى كند.
نامهاى از على به
معاويه
و على به معاويه نوشت:
اما بعد، اينك تو تلخى جنگ را چشيدى و به ديگران نيز چشاندى، من اكنون همان
پيشنهادى را كه مخارق[1] به بنى
فالج[2] كرد، به تو
مىكنم:
[4] متن به تصحيح قياسى« سليم بن منصور اناس
بحرّة» و الحرّة، به فتح زمينى است پوشيده از سنگهاى سياه چنان كه گويى به آتش
سوخته، و در اصل به تحريف[ تجرة]. در معجم البلدان آمده است:« حرّة سليم،( قبيله)
سليم بن منصور بن عكرمة بن خصفة بن قيس بن عيلان است. ابو منصور گويد: حرّة النار
لبنى سليم، و تسمى أم صبار»- الحيوان( 4: 71)( مراد از شعر اينكه بر خود روا
مداريد كه چون قبيله سليم بن منصور دمار از روزگارتان بر آيد و بر خاك سياه بنشينيد.-
م.)
[5]( متن« كثير و بارها» و بر، جانورى است از
گربهسانان و خردتر از گربه است كه آن را به فارسى دنك گويند.- م.)
[6] مراد اينكه تا به روز زار قبيله سليم
نيفتادهاى و به خاكستر سياه نشانده نشدهاى، دست از لجاج و عناد بردار و تسليم
شو.- م.