گردآورى، به گونهاى كه پيشاپيش، پاى كشتگان را به دوال
اسبانت بسته و تا صبحگاه ميدان را از اجساد ته كرده باشى زيرا فردا ابتكار عمل و
تعيين سرنوشت جنگ[1] با كسى است
كه كشتگان را زودتر جمعآورى كرده باشد[2].
آن مرد آن پيام را به على باز گفت و على با جمعى برفت و دست به كار شد چنان كه
پارهاى از شب، خود كشتگان را بر پشت مىنهاد (و به لشكرگاه خويش مىآورد) و در
نتيجه ديگر روز ابتكار عمل با وى بود و كار به سود اينان و زيان دشمن انجاميد[3].
هاشم بن عتبه هنگام غروب
كسان را فرا خواند و گفت: «هلا، هر كس خدا و سراى آخرت را خواهد گام فرا نهد» پس
گروهى به سويش رفتند، و وى با زبده ياران خويش چند نوبت حملات سختى به شاميان كرد
ولى از هر سو حمله مىبرد آنان مقاومت مىكردند، و از اين رو جنگى سخت در گرفت. وى
به يارانش مىگفت:
«از اين پايدارى و
مقاومتى كه از آنان مىبينيد نهراسيد، به خدا آنچه از ايشان مىبينيد جز تعصّب
عربى نيست كه وادارشان كرده زير پرچم حميّت عربى و به نمودار چنان موضعى ايستادگى
كنند در حالى كه آنان بىگمان همه گمراهند و شما به يقين بر حقّيد. اى قوم شكيبا
باشيد و با هم پايمردى كنيد و گرد هم آييد كه آرام
[1] متن از روى شنهج( 2: 278)« الدّبرة تصبح غدا»
و در اصل[ ... تصبح غدك ...].
[2]( از آنجا كه هاشم چنان كه در ص 467 و پا برگ ص
457 آمد به فنون جنگ آشنا بود اين توصيه تاكتيكى را كه علاوه بر تأمين تحرك روز
بعد، فوايد روانى نيز براى قواى خودى داشت به عنوان آخرين سفارش خود به فرماندهى
كل تقديم داشت و فرمانده بزرگوار كه ارزش اين توصيه را مىدانست بيدرنگ آن را به
مرحله اجرا در آورد و خود شخصا مباشر عمليات نقل اجساد شد.- م.)
[3]( به پيام مشابه كه عبد الرحمن بن كلده ص 539 و
عبد اللّه بن كعب ص 626 دادهاند، نيز توجه فرماييد.- م.)