بسم اللّه الرّحمن الرّحيم شيخ موثق، شيخ الاسلام ابو البركات
عبد الوهاب بن مبارك بن احمد بن حسن انماطى براى ما روايت كرد و گفت: شيخ ابو
الحسين، مبارك بن عبد الجبّار ابن احمد صيرفى از طريق بازخوانى من بر او، گفت كه
ابو يعلى احمد بن عبد الواحد بن محمد بن جعفر گفت: ابو الحسن محمد بن ثابت بن عبد
اللّه بن محمد بن ثابت صيرفى گفت: ابو الحسن على بن محمد بن محمد بن محمد بن عقبه
گفت: ابو محمد سليمان بن ربيع بن هشام نهدى خزّاز گفت: ابو الفضل نصر بن مزاحم
گفت:
عمرو بن شمر، از سدى، از
عبد الخير همدانى گفت:
از پا در آمدن هاشم بن
عتبه و پيام او به على
هاشم بن عتبه گفت: اى
مردم، من مردى تنومندم، اگر از پاى در آمدم شما نهراسيد و ديرى بيش از زمانى كه
براى نحر كردن شترى كافى است تا نحر كننده كار خود را بپردازد، كارم به درازا
نخواهد كشيد. آنگاه حمله كرد و به خاك افتاد، و در آن حال كه در ميان كشتگان بر
خاك افتاده بود (و هنوز رمقى داشت) مردى بر او بگذشت، وى بدان مرد گفت: از جانب من
به امير مؤمنان [على] سلام و رحمت خدا را برسان و به او بگو: تو را به خدا سوگند
مىدهم كه شبانه پيكر كشتگان را