responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : پيكار صفين (ترجمه وقعة صفين) نویسنده : نصر بن مزاحم؛ مترجم پرويز اتابکي    جلد : 1  صفحه : 473

كه مغرور، فريب خورده است.

امروز از عمرو، و از ياران او و از معاويه كه ننگش باد، بيزارى مى‌جويم.

هرگز، هرگز من تا دميدن صور، پس از شنيدن اين حديث به هيچ بويه و مرادى با عمّار نمى‌جنگم.

اى دوست، من عمرو و يارانش را پريشان روزگار رها كردم و در گسيختن از گروه آنان مرا عذرى موجه است.

اى ذى الكلاع، تو هم چون من گروهى كافر را وانه و گر نه دين خود تو ناسره و ريايى باشد.

در صحت گفته پيامبر خدا درباره چنين مردى شكى نباشد و در گفتار پيامبران ستايش بيجا از كس نيامده است.

پرخاش معاويه به عمرو به سبب انتشار حديث عمّار

معاويه چون اين گفته را شنيد عمرو را بخواست و گفت: اهل شام را بر من شوراندى، آيا هر سخنى كه از پيامبر خدا شنيده‌اى بازگو مى‌كنى؟ عمرو گفت:

به خدا، من آن سخن را وقتى و در حالى گفتم كه نمى‌دانستم صفّينى پيش مى‌آيد و علم غيب نداشتم. آن روز كه آن حديث را گفته‌ام عمّار هم با تو و من بود و تو خود نيز درباره او همان را كه من روايت كرده‌ام باز گفته و روايت كرده‌اى، از شاميان پرس. معاويه به خشم در آمد و از عمرو روى بتافت و به او بى‌مهرى كرد، و عمرو كه بسيار آزرده خاطر شده بود گفت:

اگر اين جنگ هم از ما دور شود ديگر مرا در كنار معاويه خيرى نباشد و در اين باره گفت:

پاسخ عمرو

تعاتبنى أن قلت شيئا سمعته‌

و قد قلت لو انصفتنى مثله قبلى ...

به من پرخاش مى‌كنى كه چيزى را كه شنيده‌ام باز گفته‌ام، در حالى كه اگر انصاف دهى تو خود مانند من پيشتر همان را باز گفته‌اى.

آيا در آنچه من گفتم تو خود ثابت قدم بوده‌اى و گامت چون گام من نلغزيده است؟

نام کتاب : پيكار صفين (ترجمه وقعة صفين) نویسنده : نصر بن مزاحم؛ مترجم پرويز اتابکي    جلد : 1  صفحه : 473
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست