responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : پيكار صفين (ترجمه وقعة صفين) نویسنده : نصر بن مزاحم؛ مترجم پرويز اتابکي    جلد : 1  صفحه : 41

دانشورى راه خود گم كند.

فرستاده امير مؤمنان پيش از تو نزد جرير رفته و جرير با آغوش باز، شادمانه او را پذيرفته است.

تو را در جهاد و هجرت و ديانت (و صحبت رسول اكرم) فضل و تقدم است و اين همه بسيار ارزشمند باشد.

وقتى تو را (در اسلام) چنين سعادتى نصيب آمده ديگر بهره‌هاى ناچيز (مادى)[1] بسى خوار و حقير است.

اى پسر خداوند افسر و اى سالار گرانقدر كنده، آيا اينك فقط بدين خرسندى كه تو را فرماندار ناحيه‌اى بخوانند؟

(حكومت) آذربايجان مايه افسوس است، رهايش كن و رضايت خاطر كسى را بجوى كه سرنوشتها بدو منته مى‌شود.

همين امروز، بيدرنگ آنچه على مى‌فرمايد بپذير كه بر گفته او گزينشى ديگر نباشد.

بيعت با (على) را بپذير كه مردم را در اين زمينه كمترين جايگزينى جز اين نباشد.

تو را به جان خودت، منصفانه بگو اگر امروز على را رها كنى آيا آن ديگرى كه از او اكراه نيز دارى‌[2] بدو مى‌ماند؟

پاره‌اى ابيات كه از زبان اشعث سروده‌اند

برخى ابيات كه از زبان اشعث سروده‌اند چنين است:

أتانا الرّسول رسول علىّ‌

فسرّ بمقدمه المسلمونا ...

آن پيك خجسته گام كه فرستاده على است نزد ما آمد و مسلمانان به قدوم او شادان شدند، فرستاده وصىّ، سفارش شده پيامبر كه او را در ميان همه مؤمنان افضليت و پيشگامى است.

آنكو خيرانديشانه از فرمان خدا و پيامبر برگزيده خدا، از نبىّ امين، پيروى و فرمانبردارى كرد، در راه خدا با تمام گردنكشان و طاغوتان و همه منكران مى‌جنگد و از پاى نمى‌نشيند.


[1] اشاره به اموال آذربايجان كه اشعث نزد خود اندوخته بود.- م.

[2] مراد معاويه است كه اشعث پيشتر از او كدورتهايى داشت.- م.

نام کتاب : پيكار صفين (ترجمه وقعة صفين) نویسنده : نصر بن مزاحم؛ مترجم پرويز اتابکي    جلد : 1  صفحه : 41
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست