responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : پيكار صفين (ترجمه وقعة صفين) نویسنده : نصر بن مزاحم؛ مترجم پرويز اتابکي    جلد : 1  صفحه : 361

هلا، من به راستى، از كار (و حال) خود شما را آگاه كنم، من از زيستن در دنيا به ستوه آمده و خويشتن را از آن باز داشته‌ام، هماره آرزو خواه شهادت بوده‌ام و هر دم خود را به معرض آن مى‌افكندم‌[1] ولى خداوند نخواست تا مرا به امروز رسانيد. هلا، من اين دم به شهادتگاه مى‌روم و اميدوارم كه از آن بى نصيب نمانم.

پس شما، اى بندگان خدا، چرا در پيكار با دشمنان خدا منتظر مانده‌ايد؟ آيا از ترس مرگى است كه به هر حال بر شما در آيد و ناگزير جانتان را بربايد؟ يا از بيم ضربه شمشير بر كف دست يا پيشانى خود فرو ايستاده‌ايد؟ آيا تمامى دنيا را (كه دار فناست) با ديدار روياروى با خداى عز و جل، (لقاء اللّه) و همنشينى با پيامبران و راستان و شهيدان و نكوكاران، در سراى درنگ، برابر مى‌نهيد و اين يك را برمى‌گزينيد؟ رأى درست و خردپذيرانه اين است.» سپس گفت: «اى برادران، من اين سراى را بدان سراى كه فراز اين (خاكدان تيره) است بفروختم. و اينك روى من به جانب آن سراى است، خدا رويتان را آزرده و دژم نكند و پيوندتان را نگسلد».

برادران او، عبيد اللّه و عوف و مالك از پى او آمدند و گفتند: «ما پس از تو روزى (و زندگى) دنيا را نخواهيم. خداوند پس از تو زندگانى را بر ما زشت و تباه دارد. بار الها ما جانهاى خود را به حساب تو مى‌نهيم (و با تو به جان سودا مى‌كنيم)» و [ (هر چهار تن) همه با هم‌] پيش تاختند و جنگيدند تا كشته شدند.

[نداى مالك بن حرى نهشلى‌]

نصر: عمر، مردى از آل صلت بن خارجه مرا چنين حديث گفت:

[آن روز] در آن لحظاتى كه قبيله تميم در شرف گريز بود، مالك بن حرى نهشلى‌[2] بر ايشان بانگ زد: «اى بنى تميم، سوگند بدان كس كه من از آن اويم و ديگر


[1] متن و شنهج« اتعرّض لها فى كل حين» ولى در طبرى‌[ ... فى كل جيش و غارة در هر سپاه و هجومى( خود را به كامش مى‌افكندم.- م.)].

[2] متن از روى شنهج( 1: 490) و در اصل‌[ مالك بن مرّ النهشلى‌]، ابن حجر ضمن شرح حال برادر او، نهشل بن حرّى، 8878 از وى نام برده است.

نام کتاب : پيكار صفين (ترجمه وقعة صفين) نویسنده : نصر بن مزاحم؛ مترجم پرويز اتابکي    جلد : 1  صفحه : 361
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست