responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : پيكار صفين (ترجمه وقعة صفين) نویسنده : نصر بن مزاحم؛ مترجم پرويز اتابکي    جلد : 1  صفحه : 303

خطبه عمرو

سپس عمرو بن عاص بر دو پله منبر بر آمد و خدا را سپاس و ستايش كرد و گفت‌[1]:

اى مردم، شايستگان گام مردى فرا نهادند و زيان‌ديدگان وا پس ماندند، ساعتى كاسه سرهايتان را به عاريت دهيد، اينك حق به نقطه عطف خود رسيده و حديث ستمكار و ستمديده در ميان است‌[2].

نصر: عمر بن سعد، از ابى يحيى، از محمد بن طلحه، از ابى سنان اسلمى كه گفت:

چون على از خطبه معاويه و عمرو آگاه شد و خبر يافت كه آن دو چگونه مردم را بر ضدّ او تحريك كرده‌اند مردم را بخواند، و گرد آمدند.

راوى گويد:

گوييا هم اكنون على را مى‌بينم كه بر كمان خويش تكيه داده و اصحاب پيامبر خدا صلّى الله عليه كه در سپاه او بودند اطرافش را گرفته‌اند. و [گويى‌] او مى‌خواست مردم بدانند كه اصحاب پيامبر خدا در پيرامون او بسيارند[3].

خطبه على پيرامون تحريكى كه معاويه و عمرو كرده بودند

پس خدا را ستايش كرد و گفت:

اى مردم، سخنم را بشنويد و گفته‌ام را به دل سپاريد، كه گردنكشى از زورگويى است، و خودپسندى و غرور از تكبّر است، و به راستى شيطان دشمنى است هماره حاضر و آماده كه باطل را به شما وعده مى‌دهد. هان، به راستى كه مسلمان برادر مسلمان است، پس به يك ديگر به دادن نام زشت توهين روا مداريد و احساس‌


[1] از آغاز اين جمله تا بدينجا در شنهج نيامده و ابن ابى الحديد گفته عمرو را دنباله خطبه معاويه قرار داده، ولى در واقع چنان كه از عبارت بعدى پيداست دو خطبه جداگانه است.

- البيان و التبيين( 2: 285).

[2] مرادش از ستمكار و ستمديده اشاره به آيه 33 سوره اسراء است كه مى‌فرمايد: من قتل مظلوما فقد جعلنا لوليّه سلطانا.- م.

[3] متن« متوافرون عليه» و در شنهج‌[ متوافرون معه به انبوه همراه اويند].

نام کتاب : پيكار صفين (ترجمه وقعة صفين) نویسنده : نصر بن مزاحم؛ مترجم پرويز اتابکي    جلد : 1  صفحه : 303
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست