responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : پيكار صفين (ترجمه وقعة صفين) نویسنده : نصر بن مزاحم؛ مترجم پرويز اتابکي    جلد : 1  صفحه : 299

در محضر پيامبر مفتخر بود- به حضور خواند. فرستاده باز آمد و گفت: او غذا مى‌خورد. (پيامبر) گفت: خدا هيچگاه سيرش نكند، آيا هرگز او را سير مى‌بينيد؟

(عبد الله بن عمر افزود و) گفت: پيامبر خدا صلّى اللّه عليه و سلّم روزى از گدارى بر آمد ابو سفيان را ديد كه سوار است و معاويه و برادرش يكى جلودار است و آن ديگرى در پى او روان. چون پيامبر خدا صلّى اللّه عليه و سلّم بديشان نگريست گفت: «بار الها، آن جلودار و دنباله‌رو و سوار را لعنت فرما». ما به وى گفتيم:

آيا تو خود از زبان پيامبر خدا صلّى اللّه عليه و سلّم چنين شنيدى؟ گفت: آرى، و اگر خلاف گويم گوشهايم كر و چشمانم كور باد.

نصر، از عبد العزيز بن خطّاب، از صالح بن ابى اسود، از اسماعيل، از حسن كه گفت:

پيامبر خدا صلّى اللّه عليه و سلّم گفت: «هر گاه معاويه را ديديد كه بر فراز منبر من خطبه مى‌خواند او را بكشيد[1]».

[نبرد ابن حنفيه و ابن عمر]

نصر، ديگر بار بر سر حديث عمرو بن شمر (پيرامون جنگ صفّين) باز آمد كه گفت:

چون ديگر روز فرا رسيد محمد بن على بن ابى طالب از سويى و عبيد الله عمر بن خطّاب از ديگر سوى با دو گروه انبوه به جنگ يك ديگر آمدند و دو گروه نبردى سخت بسان سخت‌ترين و پرتكاپوترين نبردها در پيوستند. آنگاه عبيد الله بن عمر به محمد بن حنفيّه‌[2] پيام فرستاد: خود به نزد من بيا تا تن بتن با تو هماوردى كنم.


[1] اين حديث پيشتر در ص 294 به دو عبارت طى سلسله‌اى ديگر، منته به حسن بصرى نيز آمده است.- م.

[2] وى محمد بن على بن ابى طالب، برادر( امام) حسن و( امام) حسين پسران على( عليهم السلام) است. جز اينكه مادر آن دو( امام) فاطمه زهرا( عليها السلام)، و مادر اين يك خولة الحنفيّة، دختر جعفر بود و براى تميز از ايشان( كه ذريه رسول اكرم بودند) وى را به مادرش نسبت داده محمد بن« حنفيه» خوانده‌اند.

ابن حنفيه يكى از قهرمانان دلاور صدر اسلام و مردى پارسا بود و دانشى بيكران داشت، به سال هشتاد و يكم درگذشت- وفيات الاعيان( 1: 449) و طبقات، ابن سعد( 5: 66).

نام کتاب : پيكار صفين (ترجمه وقعة صفين) نویسنده : نصر بن مزاحم؛ مترجم پرويز اتابکي    جلد : 1  صفحه : 299
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست