responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : پيكار صفين (ترجمه وقعة صفين) نویسنده : نصر بن مزاحم؛ مترجم پرويز اتابکي    جلد : 1  صفحه : 269

همبستگى و صلحى در ميانشان پديد آرد. پس كسان دست از يك ديگر بداشتند.

[رفت و آمد سفيران براى صلح‌]

نصر: عمر بن سعد، از ابى المجاهد، از محلّ بن خليفه گفت:

چون على عليه السلام و معاويه در صفين دست از جنگ بداشتند سفيران به اميد برقرارى صلح ميان آنها به رفت و آمد پرداختند. على بن ابى طالب، عدىّ بن حاتم، و شبث بن ربعى، و يزيد بن قيس، و زياد بن خصفه را فرستاد كه نزد معاويه آمدند.

سخن عدىّ‌

پس عدىّ بن حاتم خداى را سپاس و ستايش كرد و گفت: اما بعد، ما از آن رو نزدت آمديم كه تو را به امرى كه خداوند بدان وحدت كلمه و همبستگى امّت ما را فراهم مى‌آورد و خون مسلمانان را حفظ مى‌كند[1]، فراخوانيم. ما تو را به (پيروى) از كسى كه صاحب برترين و بهترين پيشگاميها و آثار در اسلام است‌[2] فرا مى‌خوانيم، اينك تمام مردم بر او اتفاق نظر دارند[3] و اكنون خداوند ايشان را به كسى رهنمون شده است كه وى را به خردمندى تشخيص داده و به آستان او روى آورده‌اند، و كسى جز تو و همراهانت باقى نمانده است، پس اى معاويه، پيش از آنكه خداوند تو و يارانت را به سرنوشتى چون سرانجام اصحاب جنگ جمل دچار كند (به نافرمانى خود) پايان ده.

پاسخ معاويه‌

معاويه به وى گفت: گويا تو براى تهديد آمده‌اى نه براى صلح. اى عدىّ، از من بعيد است، به خدا هرگز


[1] در طبرى( 6: 2) به اضافه دارد[ و يأمن به السبل و يصلح به البين بدان وسيله راهها امن شود و صلح و سازش در ميانه پديد آيد].

[2] متن« ندعوك الى« افضلها»- يعنى افضل الناس» و در تاريخ طبرى‌[ ان ابن عمك سيد المسلمين، افضلها سابقة و احسنها همانا پسر عم تو خواجه و سرور مسلمانان و برترين و خوش سابقه‌ترين اشخاص ...].

[3] متن« و قد اجتمع له الناس» و در شنهج‌[ ... اليه الناس‌] و در طبرى‌[ استجمع له الناس‌].

نام کتاب : پيكار صفين (ترجمه وقعة صفين) نویسنده : نصر بن مزاحم؛ مترجم پرويز اتابکي    جلد : 1  صفحه : 269
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست