چنين داورى به ما نزديك شده است و در حال اشتر نيز با سواران
خود به فراز جايى كه على فرموده بود بالا شده بودند. اشعث به او پيام داد سواران
را پيش راند و نفوذ كند. او نيز سواران را بتازاند تا پاى اسبانشان در آب فرات
قرار گرفت و شمشير در ميان گروه دشمن نهادند تا به عقبنشينى، گريختند.
[پيروزى عراقيان بر
آب]
(روايتى ديگر) نصر، از
عمرو بن شمر، از جابر، از ابى جعفر، از زيد بن حسين[1] گفت:
اشعث عمرو بن عاص را ندا
داد و گفت: واى بر تو اى پسر عاص، ميان ما و آب را آزاد گذار، به خدا سوگند اگر نگذارى
ما آب برداريم بىگمان ما خود آب برگيريم و شما را شمشير نصيب آيد. عمرو گفت: به
خدا، كه نگذارم مگر آنكه شمشير ميان ما و شما داورى كند، خدا مىداند كدامين يك از
ما امروز پيروز خواهد شد. پس اشعث و اشتر و ديدهوران سپاه على به زير آمدند و
دوازده هزار تن ديگر نيز سرازير شدند و به عمرو و شاميانى كه همراهش بودند[2] حمله كردند
و آنان را از سر آب دور راندند تا آنكه سم اسبان سپاه على در آب قرار گرفت (و بر
آن مسلط شدند).
[از آنچه در طعن بر
عراقيان سرودهاند]
نصر: سعد روايت كرد كه:
آن روز على گفت: اين
روزى است كه شما بر اثر حميّت و مردانگى پيروز شديد[3]. سپس على در آنجا اردو زد. پيشتر از
آن شاعرى عراقى گفته بود:
ألا يتّقون اللّه أن
يمنعوننا الفرات و قد يروى الفرات الثعالب؟ ...
آيا از خدا نمىترسند كه
آب فرات را از ما باز داشتهاند در حالى كه فرات روباهان را نيز سيراب مىكند؟