responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : پيكار صفين (ترجمه وقعة صفين) نویسنده : نصر بن مزاحم؛ مترجم پرويز اتابکي    جلد : 1  صفحه : 222

آب آزاد گذاريد، همانا خداوند شما را بر آنها به سبب گمراهى و ستمشان پيروز گردانيده است‌[1].

(روايتى ديگر) نصر: عمر بن سعد، از مردى، از ابى حرّه:

على گفت: اين روزى است كه شما با حميت و مردانگى خويش در آن به پيروزى دست يافتيد.

[تشويق سكونى بر جلوگيرى از آب‌]

نصر: محمد بن عبيد اللّه، از جرجانى كه گفت:

ياران على يك شبانه روز- كه به روز فرات ناميده شد- بى آب ماندند، و مردى از (قبيله) سكون، از مردم شام، كه سليل بن عمرو[2] خوانده مى‌شد (به شعر) گفت: اى معاويه:

اسمع اليوم ما يقول السّليل‌

انّ قولى قول له تأويل ...

امروز آنچه سليل گويد بشنو زيرا گفته من سخنى است كه آن را مفهوم و دليلى باشد.

آب را از ياران على بازدار تا آن را نچشند، و زبونمرد، خوار و زار است.

آن گروه را، همچنان كه ايشان آن پيرمرد[3] را تشنه لب كشتند[4] بكش كه قصاص، كارى بس زيباست.

به حق آن ذاتى كه اشتران را به قربانى به درگاهش مى‌رانند، اينك زمان كشتار ايشان فرا رسيده‌[5].

اگر على و يارانش بر آب تسلط يابند شما هرگز آن را نتوانيد چشيد تا آنكه بگوييد[6]:


[1] مراد اينكه چون قطع آب از مردم، حتى از دشمن، ستم است، شما چنان كه آن ستمگران كردند نكنيد و مانع آب بردن آنها نشويد.- م.

[2] در شنهج‌[ شليل بن عمرو] و در شعر نيز همين‌گونه آورده است.

[3] مراد عثمان است.- م.

[4] متن« ... الشيخ ظما و القصاص امر جميل» و در شنهج‌[ ... صدى فالقصاص ...].

[5] متن« ... البدن هدايا لنحرها تأجيل» و در شنهج‌[ ... هدايا كانهن الفيول‌].

[6] اين بيت در شنهج نيامده است.

نام کتاب : پيكار صفين (ترجمه وقعة صفين) نویسنده : نصر بن مزاحم؛ مترجم پرويز اتابکي    جلد : 1  صفحه : 222
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست