چون حنظله گريخت على
فرمان داد تا خانهاش را ويران كنند، و سالار تميم، بكر بن تميم و شبث بن ربعى
ويرانش كردند و (حنظله) در اين باره سرود:
ا يا راكبا امّا عرضت فبلّغن
مغلغلة عنّى سراة بنى عمرو ...
اى پيك سوار اگر به باز
گفتن شرح حال پرداختى اين پيام را از من به سران بنى عمرو برسان:
شما را سفارش به
خداشناسى و نيكوكارى و تقوى مىكنم و اينكه در حوادث ناگوار نه به بكر بنگريد، و
نه به شبث بينى گشاده كه گويى شترى است كه چهره پر پشم و موى در شوره گياه زرد
نهاده[1].
تشويق معاويه از جانب
حنظله
و نيز در تشويق معاوية
بن ابى سفيان گفت:
ابلغ معاوية بن حرب خطّة
و لكلّ سائلة تسيل قرار ...
طرحى را به آگاهى معاوية
بن ابى سفيان برسان، و (بدان كه) هر سيل خروشانى را فرونشستنى باشد.
ما پستى و ذلتى را كه در
اين كار بر ما تحميل مىشود نمىپذيريم تا انصار كشته شوند، چنان كه خونشان به
خونتان شسته شود و خانههايشان در برابر خانههايتان ويران گردد[2]،
[1] متن« ازبّ جمال فى ملاحيّة صفر» و در شنهج[
قد غار ليلة النفر] است و در حاشيه اصل آمده[ قد دعا ليلة النفر] و اشاره بر آن
است كه در نسخهاى ديگر چنين آمده، و وجه درست اين هر دو ضبط:[ قد رغا ... در شب
نحر، كف بر دهان آورده] باشد.
[2] متن« و كما تبوء دمائهم بدمائكم و كما تهدّم
بالدّيار ديار» و در اصل:[ و تجر قتلاهم بقتلى حروب و كما يقدم بالديار ديار و
كشتگانشان به عوض كشتگان( شما) در آوردگاه بر زمين كشيده شوند، و چنان كه( تخريب)
خانهها را به جاى خانهها جلو اندازند]. ضبط متن از نسخه شنهج( 1: 280) گرفته شده
و در حاشيه نسخه اصل كه اشاره به نسخهاى ديگر است نيز نگاشته شده:[ و كما تبوء
دمائهم بدمائكم].