responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه اصول کافي شيخ کليني نویسنده : مصطفوى، سيد جواد    جلد : 1  صفحه : 343

«پيش برو اى خيزوم‌[1]» و الاغى را كه عفير نام داشت آورد.

پيغمبر فرمود: تا من زنده‌ام، اينها را دريافت كن، امير المؤمنين عليه السلام گويد: نخستين چارپائى كه مرد، همان عفير بود، ساعتى كه پيغمبر صلّى اللَّه عليه و آله درگذشت، افسارش را پاره كرد و ميتاخت تا در محله قبا بر سر چاه بنى خطمه رسيد، خود را در آن افكند و همان چاه گورش گشت و روايت شده كه امير المؤمنين عليه السلام فرمود: اين الاغ با پيغمبر صلّى اللَّه عليه و آله بسخن درآمد و گفت:

پدر و مادرم قربانت! پدرم از پدرش و او از جدش و او از پدرش نقل كرد كه او با جناب نوح در كشتى بوده و نوح برخاسته و دست بكفل او كشيده و گفته: از پشت اين الاغ، الاغى آيد كه سيد پيغمبران و آخرين ايشان بر آن سوار شود، خدا را شكر كه مرا همان الاغ قرار داد.

توضيح‌

- قسمت آخر روايت كه راجع بسخن گفتن الاغ است، بلفظ «روى» نقل شده و معلوم نيست كه چه اشخاصى آن را براى مرحوم كلينى نقل كرده‌اند و باصطلاح «علم دراية» مرسل و مقطوع است و در مقام اعتبار بپاى روايات مسند نميرسد.

سلاح رسول خدا مانند تابوت است در بنى اسرائيل‌

1-

امام صادق عليه السلام فرمود: داستان سلاح در خاندان ما، داستان تابوت است در بنى اسرائيل تابوت بر در هر خاندانى از بنى اسرائيل كه پيدا مى‌گشت، نبوت بآنها داده ميشد، هر كس از ما هم كه‌


[1]- براى راندن هر حيوانى در هر لغتى كلمه مخصوصى بكار مى‌برند، در لغت عربى براى راندن اسب« اقدم» گويند- مجمع البحرين-.

نام کتاب : ترجمه اصول کافي شيخ کليني نویسنده : مصطفوى، سيد جواد    جلد : 1  صفحه : 343
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست