نام کتاب : ترجمه اصول کافي شيخ کليني نویسنده : مصطفوى، سيد جواد جلد : 1 صفحه : 225
باب استطاعت
توضيح
- اين باب هم مربوط بباب
«جبر و تفويض و اختيار» است و مراد باستطاعت در اينجا قوه و نيروئى است كه انسان
بوسيله آن كارى را انجام دهد يا ترك كند و فرق استطاعت با قدرت اينست كه قدرت
توانائى بر اختيار فعل و ترك است و استطاعت توانائى بر فعل يا تركست باين معنى كه
چون بنده كارى را انجام داد گوئيم استطاعت بر فعل آن داشت و چون ترك كرد گوئيم
استطاعت بر ترك آن داشت.
1-
على بن اسباط گويد: از
حضرت رضا عليه السلام راجع باستطاعت پرسيدم، فرمود؛ استطاعت بنده پس از چهار خصلت
حاصل مىشود: 1- اينكه راهش باز باشد 2- تندرست باشد 3- اعضائش سالم باشد 4- براى
او سببى از جانب خدا برسد. گفتم: قربانت گردم: سبب از جانب خدا را برايم توضيح
دهيد، فرمود: بعد از آنكه بنده راهش باز باشد، تندرست باشد، اعضائش سالم باشد،
ميخواهد زنا كند زنى را پيدا نميكند و سپس پيدا ميكند، آنگاه يا خود را نگه ميدارد
و سرباز ميزند چنان كه حضرت يوسف (ع) سرباز زد يا خود را تسليم خواست و ارادهاش
ميكند و زنا ميكند و زانى ناميده مىشود: نه (آنكه سر باز زند) خدا را بزور اطاعت
كرده و نه (آنكه زنا كند) با نافرمانى خود بر او چيره گشته است.
شرح
- از اين روايت استفاده
مىشود كه استطاعت 4- مقدمه و شرط دارد، پس از اينكه اين چهار چيز موجود شد
استطاعت حاصل آيد: اول سرب مخلى است يعنى كارى را كه ميخواهد انجام دهد مانعى سر
راهش نباشد كه او را از آن كار جلوگيرى كند دوم- تندرست باشد يعنى تب و ضعف و
بيهوشى و امراضى كه بودن آنها مانع انجام كاريست كه اراده دارد نباشد سوم- اعضاء
مربوط بآن كار سالم باشد پس نابينا استطاعت نظر بنامحرم ندارد و كر استطاعت شنيدن
غنا ندارد چهارم- براى او سببى از خدا برسد، و اين مطلب را چون راوى نفهميد از
امام (ع) توضيح خواست و حضرت ضمن يك مثال در باره زنا بيان كرد، ملا صدرا و مرحوم
مجلسى ميفرمايند همان نيروئى كه خدا در او گذاشته كه ميتواند مانند حضرت يوسف خود
را نگهدارد يا آنكه مرتكب زنا شود، سبب رسيده از خداست و مجلسى (ره) احتمال ديگرى
هم داده و آن را با تكلف دانسته است در صورتى كه روشنتر بنظر ميرسد و آن اينست كه
پيدا شدن زن براى زنا سبب رسيده از خدا باشد.
نام کتاب : ترجمه اصول کافي شيخ کليني نویسنده : مصطفوى، سيد جواد جلد : 1 صفحه : 225