responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه اصول کافي شيخ کليني نویسنده : مصطفوى، سيد جواد    جلد : 1  صفحه : 223

بازخواست نشوم و مردم بازخواست شوند (سپس امام (ع) فرمود يا خدا فرمايد) هر چه ميخواستى برايت برشته در آوردم.

شرح‌

- اين حديث با اندكى اختلاف در باب (مشيت و اراده (383) گذشت) و ما در آنجا توضيحاتى داديم در اينجا علاوه بر آن ميگوئيم: معلوم مى‌شود احمد بن محمد از اصحاب با هوش و دانشمند حضرت رضا (ع) بوده است كه آن حضرت جوابى كامل و پر مغز باو داده و دستور بنوشتن فرموده است بطورى كه در ميان روايات اين باب جامعتر از اين روايتى ديده نميشود اى كاش احمد بن محمد هزارها مانند اين سؤال از آن حضرت كرده بود و اى كاش مانند احمد بن محمد هزارها تن ميان اصحاب آن حضرت و ساير ائمه هدى (ص) پيدا ميشد تا از مشكلات علمى حل نشده امروز ما اثرى باقى نباشد. در جمله اول حديث شريف حقيقتى بسيار عالى و گرانبها روشن گشته است، زيرا در موضوع پرشور و غوغاى جبر و تفويض و اختيار مسأله‌اى پيش مى‌آيد كه غالب دانشمندان پايه و مبناى بحث خود قرار ميدهند و آن مسأله اينست كه كارهائى را كه انسان با اراده و اختيار بجا مى‌آورد يا ترك ميكند مقدماتش باين ترتيب است كه ابتداء توجهى در نفس انسان نسبت بموضوعى پيدا مى‌شود، سپس در باره آن فكر ميكند و اطراف و جوانب را ميسنجد گاهى انجام فعل در نظرش رجحان پيدا ميكند و پس از تفكر و تأمل كم كم عزم و تصميمش جدى مى‌شود تا آنجا كه دست و پا و ساير اعضائش بطرف آن مطلوب حركت ميكند و گاهى برعكس مى‌شود و ترك آن كار را اختيار ميكند.

دانشمندان گويند شكى نيست كه توجه و تفكر و عزم و تصميم و قدرت و اختيار و اعضاء و جوارح ما همه ابزار و آلاتى است كه خداوند متعال در اختيار ما گذاشته تا معلوم شود كداميك از ما نيكوكارتريم، اما سخن در توجه و خواست اولست كه آيا آن از ناحيه ذات خود ماست يا از جانب خداى تعالى، اگر آن خواست نخستين از خود ما باشد بايد بخواست ديگر ما تعلق داشته باشد تا بگوئيم «خواستم كه بخواهم» و باز آن خواست بخواست قبلى ديگر ما متعلق مى‌شود و تسلسل لازم مى‌آيد و آن هم محالست پس مذهب صحيح آنست كه خواستى كه در ما پيدا مى‌شود از طرف خداى تعالى و معلول خواست اوست. اينجاست كه دانشمندان در بن بست جبر گير ميكنند و سر قلمشان ميشكند، اما از بيان امام عليه السلام استفاده مى‌شود كه مشيت خدا تعلق گرفته كه بما مشيت عنايت كند يعنى خدا خواست ما را جورى بسازد كه بتوانيم بخواهيم يا نخواهيم چنان كه بجماد و نبات اين قوه را عنايت نفرمود، پس خواستن و نخواستن ما كه بانجام دادن يا انجام ندادن كارى منتهى مى‌شود بدست ما و در اختيار خود ماست بوسيله نيروئى كه خدا در ما بوديعت نهاده است و حاصل اينكه انسان جورى ساخته شده است كه اگر چيزى را بخواهد انجام دهد و اگر نخواهد ترك كند، و آن جور نيست كه اگر بخواهد تواند بخواهد و اگر نخواهد تواند نخواهد. مطلب ديگرى كه از اين حديث شريف استفاده مى‌شود اينست كه راجع بانجام واجبات كلمه قوت بكار برده و در باره گناه كلمه نعمت تا اشاره باشد باينكه اگر چه‌

نام کتاب : ترجمه اصول کافي شيخ کليني نویسنده : مصطفوى، سيد جواد    جلد : 1  صفحه : 223
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست