نام کتاب : ترجمه اصول کافي شيخ کليني نویسنده : مصطفوى، سيد جواد جلد : 1 صفحه : 220
5-
امام صادق عليه السلام
فرمود: همانا خدا خلق را آفريد و دانست كه آنها بچه راهى ميروند و ايشان را امر
كرد و نهى فرمود: هر امرى كه بايشان نمود راهى بتركش براى آنها گذاشت (بطورى كه با
اختيار خود بجا آوردند و مجبور و ناچار نباشند) و انجام ندهند و ترك نكنند مگر
باذن خدا.
توضيح
- براى اذن خدا پنج معنى
گفتهاند: 1- امر تشريعى و فرمان 2- امر تكوينى و ايجاد 3- تخليه و اطلاق يعنى رها
گذاشتن و مجبور نكردن 4- علم و دانستن 5- قضاء و قدر ولى با اندكى تأمل ميفهميم كه
هيچ يك از اين معانى مناسب نيست و بعقيده ما بايد در اين گونه موارد كشف الكلماتى
باشد كه بتمام موارد استعمال كلمه «اذن» نظر شود تا اصطلاح مخصوص ائمه عليهم
السلام در اين ماده بدست آيد.
6-
امام صادق از قول پيغمبر
(ص) فرمايد هر كه معتقد باشد كه خدا بزشتكارى فرمان ميدهد بر خدا دروغ بسته و هر
كه معتقد باشد كه خير و شر بغير خواست خداست، خدا را از سلطنتش بيرون كرده و هر كه
معتقد باشد كه ارتكاب گناه با نيروى خدا نيست بر خدا دروغ بسته و هر كه بر خدا
دروغ بندد خدا او را بدوزخ برد.
7-
اسماعيل بن جابر گويد:
مردى در مسجد مدينه نشسته بود و راجع بقدر سخن ميگفت و مردم گردش را گرفته بودند،
من گفتم اى فلانى از تو سؤالى دارم: گفت بپرس، گفتم آيا در ملك خدا چيزى هست كه با
اراده او نباشد، مدتى دراز سر بگريبان شد و سپس سرش را بجانب من بلند كرد و گفت اى
فلانى، اگر بگويم در ملك خداست چيزى كه اراده نكرده خدا مقهور و زور پذير گردد و
اگر بگويم در ملك او جز آنچه اراده كند نيست گناهان را بتو رخصت دادهام (زيرا
آنها را بخدا نسبت دادهام و ترا بىتقصير
نام کتاب : ترجمه اصول کافي شيخ کليني نویسنده : مصطفوى، سيد جواد جلد : 1 صفحه : 220