نام کتاب : ترجمه اصول کافي شيخ کليني نویسنده : مصطفوى، سيد جواد جلد : 1 صفحه : 186
آن حضرت عليه السلام را ملاحظه كن كه ميفرمايد «براى او وصفى
نيست كه توان بدان رسيد و حدى كه برايش آورند نباشد، آرايش لغتها از توصيفش ناتوان
است» با اين جمله گفته مشبهه را باطل كرده است كه گويند خدا مانند شمش و بلور است
و گفتههاى ديگرى كه درازى قامت و جايگزينى برايش ثابت كنند و نيز آنچه گويند كه
تا دلها كيفيتى از او درك نكنند و هيئتى ثابت نشود، چيزى تعقل نكنند و صانعى ثابت
نشود؟ امير المؤمنين عليه السلام تشريح فرمود كه: او يگانه است بدون كيفيت و دلها
باو معرفت دارد بدون تصوير و فرا گرفتن و باز بنگر گفتار آن حضرت را كه؛ دور بينى
همتها باو نرسد و زيركيهاى عميق او را در نيابد، متعاليست خدائى كه وقت معدود و
پايان دراز و وصف محدود ندارد» سپس گفتار آن حضرت كه: «در چيزها درون نشده تا
گويند در آنها جا دارد و از آنها دور نگشته تا گويند از آنها بر كنار است» كه با
اين جمله دو صفت اعراض و اجسام را از خدا نفى كرده، زيرا صفت اجسام دورى و بركنارى
از يك ديگر است و صفت اعراض بودن در اجسامست بطور درون شدن بىتماس و فاصله گرفتن
و دورى از آنها (بطور مقوله وضع يا اين) بعد از اين فرمود، «ولى علمش بچيزها احاطه
دارد و صنعش آنها را محكم ساخته» يعنى بودن او در چيزها بمعنى احاطه علم و تدبير
اوست بدون تماس جسمى.
2-
امام صادق عليه السلام
فرمود: خداى كه نامش پر بركت و يادش متعالى و ثنايش بزرگست، منزه و مقدس است، تنها
و يگانه است هميشه بوده و هميشه باشد، اولست و آخر، ظاهر است و باطن، ناآغازست،
نام کتاب : ترجمه اصول کافي شيخ کليني نویسنده : مصطفوى، سيد جواد جلد : 1 صفحه : 186