نام کتاب : ترجمه اصول کافي شيخ کليني نویسنده : مصطفوى، سيد جواد جلد : 1 صفحه : 178
در توضيح بيان كرديم) آنگاه فعل حمل را بغير خود كه مخلوقى از
مخلوقاتش باشد نسبت داده است بدين جهت كه از آن مخلوق بسبب حمل عرشش عبادت خواسته
است، حاملان عرش حاملان علم خدايند و مخلوقى هستند كه گرد عرش او تسبيح گويند و
بعلم او كار كنند و فرشتگانى هستند كه كردارهاى بندگانش را نويسند و از اهل زمين
بسبب طواف گرد خانه خويش عبادت خواسته است (پس از هر مخلوقى بنوعى خاص عبادت
خواسته است) و خدا بر عرش تسلط دارد چنانچه فرمود (و در باب سابق بيان شد) و عرش و
آنها كه حملش كنند و آنها كه گردش باشند (همگى نسبت بخدا محمولند) و خدا حامل آنها
و حافظ آنها و نگهدارنده آنهاست و بپادارنده هر جان و بالاى هر چيز و بر همه چيز
است و نسبت بخدا كلمه محمول و اسفل بتنهائى بدون اينكه بكلمه ديگرى بچسبد نبايد
گفت تا لفظ و معنى خراب شود (زيرا اسماء خداى تعالى توقيفى است «و محمول و اسفل»
علاوه بر اينكه دلالت بر نقص و احتياج دارد در هيچ دعائى نسبت بخدا گفته نشده است
ولى جايز است بكلمه ديگر بچسبد و مثلا گفته شود عرش خدا محمولست زمين خدا اسفل
آسمانست) ابو قرة گفت: شما آن روايت را تكذيب ميكنيد كه ميگويد: چون خدا خشم كند،
فرشتگانى كه عرش را حمل ميكنند از سنگينى دوش خود خشم او را دريابند و بسجده در
افتند و چون خشم خدا برود دوش آنها سبك شود و بجايگاه خويش (حالت اوليه) برگردند،
حضرت فرمود: بمن بگو از زمانى كه خدا شيطان را لعنت كرده و بر او خشمگين شده است
تا امروز كى از او خشنود گشته است طبق بيان تو كه خدا هميشه بر شيطان و دوستان و
پيروانش خشمگين است (پس بايد از آن زمان تا حال حاملان عرش در سجود باشند، بعلاوه)
چگونه جرأت ميكنى كه پروردگار ترا بدگرگونشدن از حالى بحالى نسبت دهى و بگوئى آنچه
بر مخلوق وارد مىشود بر او هم وارد شود، او منزه است. متعالىست، پا برجاست همراه
نابودشوندگان، بىدگرگونيست همراه دگرگونان، بىعوضشدنست همراه عوضشوندگان،
نام کتاب : ترجمه اصول کافي شيخ کليني نویسنده : مصطفوى، سيد جواد جلد : 1 صفحه : 178