نام کتاب : ترجمه اصول کافي شيخ کليني نویسنده : مصطفوى، سيد جواد جلد : 1 صفحه : 170
از توصيف واصفان و ستايش ستايندگان و توهم متوهمان والا و
گرامىست بر خداى عزيز مهربانى كه ترا هنگام ايستادن و گشتنت ميان سجدهكنان
ميبيند توكل نما.
2-
امام كاظم عليه السلام
فرمود: اينكه گويم خدا قائم است باين معنى نيست كه او را از مكانش جدا سازم (چنان
كه هر نشسته هنگام ايستادن از مجلسش جدا شود) [او را از منزلت و مقام مجردش دور
سازم و باجسامش مانند كنم] و نيز او را بمكان معينى كه در آن باشد محدود نسازم و
بحركت اعضاء و جوارح محدود نسازم و بتلفظ از شكاف دهن محدود نسازم ولى چنان گويم
كه خداى تبارك و تعالى فرمايد (كار او وقتى چيزى را اراده كند فقط اينست كه باو
گويد): باش و وجود يابد بدون تردد خاطر، (تفكر) او صمد است و يگانه بشريكى احتياج
ندارد كه امور سلطنت او را يادش آورد و درهاى علمش را برويش گشايد (بلكه خودش
بتنهائى ايجاد كند و سپس نگهدارى نمايد و چيزى را از ياد نبرد و علم كامل و محيطش
دستخوش تغير و نقصان نگردد).
3-
عيسى بن يونس گويد: ابن
ابى العوجاء در بعضى از مباحثاتش با امام صادق (ع) بآن حضرت عرضكرد: شما نام خدا
بردى و بنا پيدائى حواله دادى، حضرت فرمود: واى بر تو! چگونه ناپيداست كسى كه نزد
مخلوقش حاضر است، از رگ گردن (كه باعث حياتست) بايشان نزديكتر است، (پس او زندگى
بخش و مدبر انسانست) سخنشان را ميشنود و خودشان را ميبيند و رازشان را ميداند، ابن
ابى العوجاء گفت: مگر او در همه جا هست وقتى در آسمانست چگونه در زمين باشد و
هنگامى كه در زمين است چگونه در آسمان باشد، حضرت فرمود: تو (با اين بيانت) مخلوقى
را توصيف كردى كه چون از مكانى برود،
نام کتاب : ترجمه اصول کافي شيخ کليني نویسنده : مصطفوى، سيد جواد جلد : 1 صفحه : 170