وادارند و اگر نشد از پاى نايستند تا حكومتى
سر كار آيد كه براى انجام وظائف خود قادر و كوشا باشد. اهميت واجب كفايى و تأثير
فراوان آنها در پيشرفت جامعه و بهبود وضع و استوار ساختن پيوندهاى اجتماعى با
تفصيل بيشتر و شمردن يكيك آنها بهتر روشن مىشود ولى چون دنبال بحث ديگرى هستيم
از آن مىگذريم و فقط به آنچه مربوط به بحث فعلى است مىپردازيم.
يكى از نيامندىهاى ضرورى جامعه، ياد گرفتن و ياد دادن معارف و احكام
دينى است. ياد گرفتن معارف و احكام دو مرحله دارد:
اول، در حدود احتياج شخصى. اين مرحله بر همه كس واجب عينى است: «طلب
العلم فريضة على كل مسلم».
دوم، افزون بر احتياج شخصى و به اندازه لازم براى ياد دادن به
ديگران. اين مرحله واجب كفايى است و در اسلام بسيار به آن اهميت داده شده است.
بايد در ميان مسلمانان عده كافى به معارف و دين آشنا و براى ياد دادن آن به ديگران
مجهز باشند. براى تأمين اين مقصود، دو جور ممكن است عمل شود: يكى آنكه هريك از
افراد جامعه مقدارى از وقت خود را به ياد گرفتن قسمتى از معارف و احكام اختصاص
داده، يكى به يك قسمت آگاه باشد و ديگرى به قسمت ديگر؛ به طورى كه همه باهم از
مجموع معارف و احكام اسلامى آگاه باشند و هريك بتوانند آن قسمت را كه خود تحصيل
نكرده از ديگرى كه كرده بپرسد و به عكس. ديگر آنكه عدهاى كوشش كنند و با صرف وقت
بيشتر به همه معارف و احكام آگاه