معرفى مىكنند. چنين رهبر يا چنين شوراى
رهبرى در مقام رهبرى امت مىنشيند. بعد شما مردم از ميان كسانى كه واجد شرايط
باشند يك رئيس جمهور انتخاب مىكنيد. اين رئيس جمهور با آراى مستقيم شما مردم
انتخاب مىشود. شما مردم از هر شهرى نماينده و نمايندگانى را براى مجلس شوراى ملى
انتخاب مىكنيد. رئيس جمهور منتخب شما و نمايندگان منتخب شما يك دولت انتخاب
مىكنند. اين دولت با مراقبت رئيس جمهور منتخب شما و با مراقبت نمايندگان منتخب
شما، تحت رهبرى رهبران فقيه خداترس منتخب شما، مملكت را اداره مىكنند.
ملاحظه مىكنيد دولتى كه قدرت را در دست مىگيرد از سه طريق زير نظر
شما ملت است يك؛ از طريق رهبرى فقيه، آگاه، عادل، منتخب. دو؛ از طريق رئيس جمهور
منتخب. سه؛ از طريق نمايندگان منتخب. ولى ماجرا به همين جا تمام نمىشود. براى
اينكه اينها فقط مىتوانند نخستوزير و وزرا و معاونين را كنترل كنند، اما كارمند
دولت در فلان روستا يا در فلان گوشه شهر دورافتاده را چه كسى كنترل كند؟ كارمند
دولت، رئيس فلان اداره، فرمانده فلان پاسگاه كه در يك گوشه دورافتاده بيش از پانصد
هزار كيلومتر با نمايندگان و رئيس جمهور و رهبر فاصله دارد را چه كسى بايد كنترل كند؟
شوراها.
شوراها
دوستان دانشجوى ما پرسيده بودند كه نظر شما درباره شوراها چيست؟