بودند نهادى؛ خداوندا! آنچه توانايى آن را
نداريم بر دوش ما منه! از ما در گذر، گناه ما را ببخش! ما را مشمول رحمتت قرار ده!
تويى سالار ما و پشت و پناه ما؛ پس ما را بر گروه كافران يارى ده.»
آيه با اين جمله شروع مىشود: «آمن الرسول بما
انزل عليه من ربه»؛ اين پيامبر به آنچه از جانب خداوند به
سويش فرستاده شده ايمان دارد.
توضيح داديم كه ايمان رهبر به ايدئولوژىاش؛ به راهش، به مسيرش، به
رسالتش، چه نقشها دارد. مقدارى از بحث را هفته پيش توضيح دادم.
بخشى از نقش ايمان رهبر را امشب فشرده بازگو مىكنم. طبق قولى كه
دادم، يك يا دو مورد از نصوص محققين غيرمسلمان تاريخ را هم آوردهام تا براى شما
معنا كنم.
قبلا عرض كردم كه ايمان پيغمبر به رسالت خودش، از نظر مبارزه با
شبهاتى كه درباره آيين پيمبر اسلام و نبوت و رسالت او در زمان خودش از طرف مخالفان
پخش و ايجاد مىشد چقدر مؤثر بود. اين اثر حتى تا زمان ما هم باقى است و همچنان هم
باقى خواهد ماند. امشب مىخواهم اين نكته را اضافه كنم كه در نهضتها دو عامل
مىتواند خيلى اثر كند و تا اعماق جان پيروان يك نهضت پيش برود و پيوند ميان آنها
و آن نهضت و رهبرى نهضت را به صورت روزافزون محكم كند: يكى ايمان رهبر و رهبرى به
ايدئولوژاىاش، به خط مشىاش، به طرحش، به نقشهاش، به كارش. مردم ممكن است دنبال
رهبران متزلزل راه بيفتند، اما اين دنباله روى دوام ندارد.
مردم رهبر را از آهنگ صدايش، از طرز القاى مطلبش، از نوشتهاش، از