چندانى نداشت. هرقدر جامعه ما از اين آگاهى
محرومتر شد، پذيراتر شد تا هر حرفى را به عنوان دين به او قالب كنند و احساسات پاك
دينى او را به بازى بگيرند و جنگهاى طايفهاى داخلى ايجاد كنند. چرا تا زمان مولا
على (ع) يك دوران طولانى درگيرى بر سر مسأله زمامدارى امت به وجود آمد؟ چرا تا آن
وقت انحرافها اينقدر خطرناك و اينقدر جدايى افكن نبود؟ معاويه در شام از چهچيز
توانست براى فراهم كردن سپاهى نيرومند در برابر على استفاده كند؟ از بىخبرى مردم
شام نسبت به نصوص اوليه اسلام.
[يكى از حضار: نامفهوم]
درست است. ما نگفتيم جلو آسيب به طور كلى گرفته مىشود تأكيد كرديم و
گفتيم «به مقدارى». در ميدان عملكرد كتاب و سنت، قدرت نفوذ معاويه، حتى تا پايان
زندگى، بسيار محدود بود.
[همان شخص: نامفهوم.] از كجا شروع كرد؟ او اين
نفوذ را در كجا به ثمر رساند؟ از قدرتى كه كسب كرد توانست جاده را با فشار صاف
كند. اتفاقا يكى از بزرگترين ميراثهاى شوم حكومت معاويه احاديث موضوعه و جعل
شدهاى است كه در زمان او جعل شد. چگونه اين احاديث جعل شده به ثمر رسيد؟ در پرتو
قدرت سر نيزهاى كه به وسيله آن گروه دورتر از نصوص مذهب به دست آورده بود. بايد
سررشته را دنبال كنيم. معاويه توانسته بود از اين يك نقطه ضعف مردم شام، يعنى كم
آگاهى و كم ارتباطى آنها با نصوص اصلى دين، استفاده