«اگر ما بر اينها مىنوشتيمو واجب مىكرديم
كه خودتان را بكشيد، يا جلاء وطن اختيار كنيد، از خانهها بيرون بيائيد و برويد در
جاى ديگر زندگى كنيد، ما فَعَلُوهُ إِلَّا قَلِيلٌ مِنْهُمْ.
هيچكس انجام نمىداد، مگر أفراد نادرى.»
در حالى كه: وَ لَوْ أَنَّهُمْ
فَعَلُوا ما يُوعَظُونَ بِهِ لَكانَ خَيْراً لَهُمْ وَ أَشَدَّ تَثْبِيتاً[1] «اگر آنچه را كه به آنها أمر مىشود انجام بدهند، براى آنان
پسنديدهتر است، و براى آنها فائده بسيارى دارد و قدمهايشان را در صِراط، ثابت
مىكند، و آنها را مُحكم و استوار مىنمايد.»
وَ إِذاً لَآتَيْناهُمْ مِنْ لَدُنَّا أَجْراً عَظِيماً[2] «ما از نزد خود به آنها أجر عظيم عنايت مىكنيم.» وَ لَهَدَيْناهُمْ صِراطاً مُسْتَقِيماً[3] «و
ما در صراط مستقيم، آنها را هدايت مىكنيم».
«و هر كس كه از خدا و رسول إطاعت كند (يعنى از قرآن و سنّت پيغمبر)
اين أفراد معيّت دارند، يعنى يكى مىشوند با نَبِيّين و صدّيقين و شهداء و صالحين
كه خداوند برآنها نعمت بخشيده است. يعنى رفقاء آنها، اينها هستند و چه خوب رفقائى
براى إنسان هستند!»
ذلِكَ الْفَضْلُ مِنَ اللَّهِ وَ كَفى بِاللَّهِ عَلِيماً[5] «اين فضلى است كه از طرف پروردگار رسيده و به به! خداوند چقدر عليم
و دانا به حقائق امور است!» كه أفرادى كه از پيغمبر تبعيّت كنند، در أثر ولايت
پيغمبر، آنها را به جائى مىرساند كه با او معيّت پيدا مىكنند. و اين خود، ولايت
است. لذا مىتوان از اين آيه استفاده ولايت، و نيز لزوم پيروى از همين أفرادى كه
با پيغمبر معيّت