responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ولايت فقيه در حكومت اسلام نویسنده : حسينى طهرانى، سيد محمد حسين    جلد : 1  صفحه : 173

عبّاس در حاليكه سوگند ياد كرد گفت: از اين واقعه هيچكس خبر ندارد مگر من و امّ الفضل؛ أَشْهَدُ أَنَّكَ رَسُولُ اللَهِ.

اسارى همگى با حال شرك بازگشتند مگر عبّاس و عقيل و نَوفَل بن حارث؛ و درباره آنان اين آيه نازل شد: يا أَيُّهَا النَّبِيُّ قُلْ لِمَنْ فِي أَيْدِيكُمْ مِنَ الْأَسْرى‌ إِنْ يَعْلَمِ اللَّهُ فِي قُلُوبِكُمْ خَيْراً يُؤْتِكُمْ خَيْراً مِمَّا أُخِذَ مِنْكُمْ وَ يَغْفِرْ لَكُمْ وَ اللَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ‌[1]

تفسير علّامه سيّد شرف الدّين عاملىّ قدّس الله سرّه پيرامون اين آيه‌

اين محصّل و جوهره تحقيقات استاذنا العلّامه بود[2] أمّا علّامه سيّد شرف الدّين عاملىّ‌در كتاب «النّصّ و الاجتهاد» طريق ديگرى را پيموده است.

او مدّعى است كه آيه: ما كانَ لِنَبِيٍّ أَنْ يَكُونَ لَهُ أَسْرى‌ حَتَّى يُثْخِنَ فِي الْأَرْضِ‌، درباره اسراى غزوه بدر نيست، بلكه درباره أسير نمودن قافله أبو سفيان است كه با عِيْر و كاروان خود گريخت و قبل از دسترسى أصحاب رسول خدا به او، به مكّه هزيمت كرد.

او ميگويد: رسول خدا صلّى الله عليه و آله به عبّاس، عموى خود نظر محبّت داشت؛ و از تشديد عُمَر در قتل وى پس از إسارت نگران بود. و بطور كلّى آنچه در اين باره در تفاسير و روايات وارد شده است، خلاف شأن نزول است و رواياتى است مجعول و ساختگى. رسول خدا صلّى الله عليه و آله در هر حال أفعالش از روى إتقان و حَمِيَّت و رحمت بوده؛ و تشديد عُمَر از روى حسّ انتقام و كينه‌توزى بوده است كه ساحت پيغمبر أكرم از آن مبرَّى است.

محصَّل و جوهره كلام او اين است كه: رسول خدا صلَّى الله عليه و آله و سلَّم به أصحاب خود در هنگامى كه تنوره جنگ بدر برافروخته شد فرمود: من مردانى را از بنى هاشم و غَيرِهِم مى‌شناسم كه آنان را از روى إكراه بجنگ آورده‌اند و ما نيازى بكشتن آنها نداريم؛ هر كس شخصى از بنى هاشم را ببيند او را


[1] - آيه 70 از سوره 8: الانفال

[2] -« الميزان فى تفسير القرءان» ج 9، ص 136 تا 143

نام کتاب : ولايت فقيه در حكومت اسلام نویسنده : حسينى طهرانى، سيد محمد حسين    جلد : 1  صفحه : 173
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست