در دنباله بحثهاى گذشته در نظر داريم به شرح چند مسأله از مسائلى كه
در پيرامون ولايت به آن برخورد مى كنيم بپردازيم. بحث درباره ولايت و اينكه ولايت
چيست و از كجاى قرآن استفاده مى شود و داراى چند بعد و چند رويه و چند جانب است.
همان بود كه قبلًا مطرح كرديم منتها يك سلسله مسائلى هست كه براى مسأله ولايت،
مسائل فرعى محسوب مى شود و گرچه كه خود اين مسائل هر كدام در جاى خود يك مسأله
اصولى و تعيين كنند ه است، كه براى جهت گيرى هاى اسلامى و تعيين خط مشى جامعه
مسلمان بايد از آن استفاده كرد اين چند مسأله را ما به ترتيب بيان خواهيم كرد:
اولين بحث اين است كه ما از قرآن ثابت كرديم كه حفظ پيوستگى هاى
داخلى و نفى وابستگى هاى خارجى براى يك جامعه مسلمان، متوقف است بر اينكه يك قدرت
متمركزى در جامعه اسلامى وجود داشته باشد تا همه نشاطها و فعاليتها و همه جهت گيرى
ها و موضع گيرى ها و قطب ها و جناحهاى مختلف اين جامعه را او رهبرى و اداره كند
واسم آنرا ولى يعنى فرمانروا گذاشتيم يعنى آن كسى كه
همه