نام کتاب : نظام سياسى اسلام نویسنده : نصرتى، على اصغر جلد : 1 صفحه : 85
دنبال شد و تا ساليان متمادى، عرصه جامعه
اسلامى را در اختيار خود گرفت. در ابتدا، واژهى خليفه به عنوان «خليفه رسول الله»
به كار رفت؛ اما در مورد برخى خلفا؛ از عبارت «امير المؤمنين» و حتى «خليفة الله»
نيز استفاده شده است كه براى اولين بار، معاويه از اين نام استفاده كرد و بعد از
او، خلفاى اموى، عباسى، فاطميان و اسماعيليان آن را به كار بردند. ويژگىهاى نظام
خلافت را، مىتوان در سه مقوله بررسى كرد:
الف. شرايط تعيين خليفه ويژگىها و شرايطى كه براى احراز خلافت لازم
بود؛- در مجموع عبارت بودهاند از:
«قريشى بودن، بلوغ، عقل، آزاد بودن (برده نبودن)، مرد بودن، سلامت
اعضاى بدن، شجاعت، توانايى و كفايت براى جنگ، سياست و اقامهى حدود، عدالت و علم
در حد اجتهاد؛[1] البته
برخى از اين ويژگىها در طول دورههاى زمانى، دچار تغيير و جابجايى شدند.
ب. شرايط عزل خليفه هرچند بحث عزل خليفه از ابتدا در ميان مسلمانان
مطرح نبود؛ اما بعدها انديشمندان مسلمان به تدريج اين موضوع را در رسالهها و
كتابهاى خود ذكر نمودند؛ شرايط عزل خليفه را مىتوان به دو دستهى كلى تقسيم
نمود:[2] 1. شرايط
اخلاقى و رفتارى خليفه رفتارى كه ايمان يا عدالت خليفه را زير سؤال قرار دهد كه
مىتوان آن را فسق ناشى از شهوت و عقايد شبههناك دانست و معيار تشخيص اين عقايد،
چارچوبههاى اعتقادى مورد قبول اهل سنت بود. برخى، مانند باقلانى نكات ديگرى؛ چون:
كفر بعد از ايمان، ترك نماز، شهرت به فسق، تضييع حقوق مردم و تعطيل كردن حدود الهى
را اضافه كردهاند.
«ماوردى»، حجر؛ يعنى تسلط اطرافيان خليفه بر وى، به طورى كه آنان
حكام واقعى به شمار روند و نيز قهر و اسارت خليفه در دست دشمنان را نيز اضافه
مىكند.