نام کتاب : نظام سياسى اسلام نویسنده : نصرتى، على اصغر جلد : 1 صفحه : 170
2. قانونمدارى
هرجامعه براى تنظيم و آراستگى امور خود، نيازمند قانون و مقرراتى است
كه اجراى آنها، رشد و توسعهى جامعه را نتيجه بدهد.
در جامعهاى كه بر مدار عدالت مىچرخد، از شاخصهاى اصلى آن تكيه بر
قانون و قانونگرايى است. معناى صريح و روشن قانونگرايى در نظام اسلامى را مىتوان
از كلام معمار انقلاب اسلامى، امام رحمه اللّه، دريافت؛ چنانكه مىفرمايد: «در
اسلام قانون حكومت مىكند، پيغمبر اكرم هم تابع قانون بود، تابع قانون الهى،
نمىتوانست تخلف بكند»[1].
همچنين با تأكيد بر مساوى بودن همهى اقشار در برابر قانون
مىفرمايد: «قانون كه همه بدون استثنا بايستى از آن پيروى و تبعيت كنند، حكم الهى
براى رئيس و مرئوس متبع است، يگانه حكم و قانونى كه براى مردم متبّع و لازم الاجرا
است، همان حكم و قانون خداست»[2].
قانون اساسى جمهورى اسلامى ايران، به عنوان ميثاق ملى- اسلامى مردم
مسلمان ايران- كه نشأتگرفته از منابع اسلامى بوده و توسط فقها و انديشمندان
اسلامى گرانقدرى تنظيم شده است- نيز به تساوى همگان در برابر قانون اشاره كرده و
خاطر نشان مىسازد كه: «مردم ايران از هر قوم و قبيله كه باشند، از حقوق مساوى
برخوردارند و رنگ و نژاد، زبان و مانند اينها سبب امتياز نخواهد شد»[3].
در اصل ديگرى، تساوى جنس زن و مرد در مقابل قانون را اينگونه بيان
مىكند:
«همهى افراد ملت، اعم از زن و مرد، يكسان در حمايت قانون قرار دارند
و از همهى حقوق انسانى، سياسى، اقتصادى، اجتماعى و فرهنگى با رعايت موازين اسلام
برخوردارند»[4] قانون مدارى
عملى را مىتوان در زندگى پيشوايان دينى به فراوانى مشاهده نمود؛ چنانچه سيرهى
پيامبر اسلام صلّى اللّه عليه و اله و سلم و امير المؤمنين عليه السّلام شواهد
زيادى از تساوى آحاد جامعه در پيشگاه قانون به ما معرفى مىكند[5].
[5] - مواردى كه رسول خدا صلّى اللّه عليه و اله و سلم
و امير المؤمنين عليه السّلام خود و كسان خود را در برابر قانون يكسان ديدهاند،
فراوانند؛-- از جمله:
- ابى العاص( شوهر زينب دختر رسول
خدا) در جنگ بدر، اسير مسلمانان گرديد. قريش براى آزادى اسيران اموالى فرستادند كه
در ميان آن گردنبندى بود كه زينب براى آزادى شوهرش فرستاده بود. اين گردنبند از
خديجه، همسر وفادار پيامبر صلّى اللّه عليه و اله و سلم بود كه براى چهار دخترش
داده بود. رسول خدا با ديدن گردنبند سخت متأثر شد. به مسلمانان فرمود: اين گردنبند
دختر من است كه براى فديه شوهرش فرستاده، اگر خواستيد از حق خود درگذريد و فديه را
برگردانيد و اسير را آزاد نماييد. مسلمانان به اختيار خود چنين كردند.
رسول اكرم صلّى اللّه عليه و اله
و سلم، مسلمانان را در مسجد جمع نموده، فرمود: هركس از شما بر من حق و مظلمهاى
دارد بايستد و حق خود را باز ستاند. مردى به نام« سوارة بن قيس» عرض كرد: در
بازگشت از طائف بر شتر« غضباء» سوار بودى، خواستى تازيانه يا عصا را بر شتر بزنى،
به شكم من اصابت كرد. همان تازيانه يا عصا را حاضر كردند. و آن حضرت آماده قصاص
گرديد؛ ولى آن مرد از حق خود درگذشت و به جاى قصاص بر بدن پيامبر بوسه زد.
امير المؤمنين على عليه السّلام
تقاضاى برادرش عقيل را كه يك صاع گندم از بيت المال بود، با نزديك كردن قطعه آهنى
تفتيده، رد نموده، فرمود: تو از يك قطعه آهنى تفتيده كه دست انسان به شوخى آن را
سرخ كرده، چنين مىنالى؛ ولى مرا به سوى آتشى فرا مىخوانى كه غضب خداى جبار آن را
برافروخته است؟
- واكنش على بن ابيطالب عليه
السّلام وقتى گردنبندى از بيت المال را به گردن يكى از دخترانش مىبيند عبرتآموز
ضابطهگرايان است: به نقل طبرى با سلسله سند از ابى ابى رافع آن حضرت با مشاهدهى
گردنبند فرمود: به خداوند سوگند دستش را قطع مىكنم. ابن ابى رافع مىگويد عرض
كردم يا امير المؤمنين: به خدا سوگند من آنرا به مسؤوليت خودم به گرن دختر برادر
خود بستهام، آنگاه حضرت آرام شد.
نام کتاب : نظام سياسى اسلام نویسنده : نصرتى، على اصغر جلد : 1 صفحه : 170