responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : مى شكنم در شكن زلف يار نویسنده : سروقامت، حسين    جلد : 1  صفحه : 193

دستگاه ژيمناستيك، كار تو بسيار قابل توجه است. از اين رو، به كلاس چهارم ارتقا مى‌يابى.

وقتى خانم «روته» معلم كلاس سوم ابتدايى «فى سلين اشتراسه» هامبورگ، گوشه دفتر كارش نشست و با دقت تمام، متن بالا را كنار كارنامه زهرا، دانش‌آموز ايرانى خود نوشت، هرگز گمان نمى‌كرد روزى متن دست‌نوشته او، دستمايه‌اى شود براى جوانه‌اى در باغ پرطراوت اين زندگى من!

زهرا دختر دوست من است. آنان سال‌ها در آلمان زندگى كرده‌اند و اكنون كه من براى ديدارى به خانه‌شان رفته‌ام، با شوق و ذوق، خاطراتى را از زندگى خود در آن ديار براى من تعريف مى‌كنند.

-

عجب حوصله‌اى داشته اين معلم شما!

-

آقاى سروقامت! اينكه چيزى نيست؛ خانم روته هفته‌اى دوبار ما را مى‌برد به اردو. هم درس مى‌داد، هم با ما بازى مى‌كرد، هم كاردستى مى‌ساختيم ... كلاس در حين سفر!

دوستم حرف دخترش را ادامه مى‌دهد: يك مستمرى ماهيانه دارند به نام «كيندر گلد»-

مخارج بچه تا سن 16 سالگى-

اگر سير تلاش‌هاى تحصيلى دانش‌آموز صعودى باشد، اين مستمرى در موعد قانونى خود پرداخت مى‌شود. اما اگر بچه‌اى درس نخواند، اين خرجى را كه قطع مى‌كنند هيچ، حتى معلم قدرت دارد براى دانش‌آموز خود ستاد بحران تشكيل دهد و اگر پدر و مادرى-

به دليل اعتياد، ناسازگارى و ...-

صلاحيت نگهدارى از فرزند خود را نداشته باشند، حتى سرپرستى را از آنها بگيرد و به مراكز مربوطه بسپارد.

مهدى، فرزند ديگر اين خانواده كه حالا براى خودش مردى شده، بشقاب ميوه‌اى جلويم گذارده، مى‌گويد: هر بچه‌اى از كلاس اول تا چهارم‌

نام کتاب : مى شكنم در شكن زلف يار نویسنده : سروقامت، حسين    جلد : 1  صفحه : 193
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست