نام کتاب : مبانى حكومت اسلامي نویسنده : جوان آراسته، حسين جلد : 1 صفحه : 255
قانون روايى[1]
است. حكومت مشروطه به دو صورت وجود دارد: جمهورى و سلطنتى.»[2]
3. سلطنتى نمادين: در بسيارى از كشورهاى سلطنتى اروپايى، پادشاه يك مقام تشريفاتى
و سمبليك بيش نيست و تمام اختيارات حكومت در دست دولت متمركز است؛ به عنوان مثال،
در پادشاهى انگلستان كه آن را يكى از قديمىترين دمكراسىهاى دنيا مىدانند،
اختيارات حكومت در دست نخستوزير و دولت منتخب پارلمان است و در اصل، شاه سلطنت
مىكند نه حكومت. در حقوق اساسى انگلستان گرچه اختيارات قانونى پادشاه بسيار
فراوان است، اما در عمل كابينه و وزرا آن را اعمال مىكنند و پادشاه نقشى تشريفاتى
دارد تا قدرت اجرايى.
در مقايسه اقسام حكومتهاى سلطنتى مىتوان گفت در سلطنت مطلقه تمام
قدرت و در سلطنت مشروطه بخش محدودى از قدرت در دست شاه قرار دارد و در سلطنت
نمادين در واقع قدرتى وجود ندارد.
وجه مشترك همه رژيمهاى سلطنتى در اين است كه تصدى رياست كشور، قبل
از آن كه بر صلاحيت و لياقت مبتنى باشد، بر قرابت و وراثت تكيه مىكند.
رژيمهاى جمهورى
در رژيمهاى جمهورى، مشاركت مردمى از طريق انتخابات، روشنترين نماد
حاكميت مردم و دمكراسى است.
[2] - داريوش آشورى، دانشنامه سياسى، ص 142. انقلاب
مشروطيت در ايران نيز به استقرار حكومتى سلطنتى مشروطه انجاميد. مظفّر الدين شاه
در 16 جمادى الثانى 1324( 1906 م) به پذيرش مشروطيت مجبور گرديد و فرمان آن را
صادر نمود. عمر حكومت مشروطه در ايران حدود 73 سال بود كه با پيروزى انقلاب
شكوهمند اسلامى، به پايان رسيد.
نام کتاب : مبانى حكومت اسلامي نویسنده : جوان آراسته، حسين جلد : 1 صفحه : 255