نام کتاب : مبانى حكومت اسلامي نویسنده : جوان آراسته، حسين جلد : 1 صفحه : 183
خلاصه مباحث بخش دوم
1. حاكميت چه در نظام تكوين و چه در نظام تشريع، اختصاص به خداوند
دارد و دليل آن، انحصار خالقيت، ربوبيّت و حقانيت در ذات ربوبى است.
2. ريشه لغوى ولايت در قرب و اتصال مادى يا معنوى دو يا چند چيز به
كار رفته است و به تناسب همين مفهوم، كلمات هم خانواده آن در معانى صداقت، نصرت،
محبت، زعامت و سرپرستى نيز استعمال گرديده است.
3. در فرهنگ اسلامى از «حاكميت» به «ولايت» نيز تعبير شده است و به
همين جهت، ولايت نيز دو صورت تكوينى و تشريعى دارد.
4. هر گونه ولايت چه تكوينى و چه تشريعى تنها با تفويض و اذن ولىّ
مطلق (خداوند) تحقق مىيابد.
5. ولايت از نظر افراد تحت ولايت يا خاصّه است يا عامّه. ولايت خاصّه
نسبت به افراد خاصّى مطرح است، اما در ولايت عامّه، ولايت بر عموم افراد جامعه
اعمال مىگردد.
6. مصاديق ولايت خاصّه عبارتند از: ولايت پدر و جدّ پدرى بر اولاد،
ولايت قيمومتى، ولايت حاكم شرع، ولايت پسر بزرگتر در انجام نماز و روزه قضاى پدر،
ولاى اولياى ميت در تجهيز ميت، ولايت وارثان مقتول و ولايت متولّى وقف.
7. ولايت خاصه ناظر به سرپرستى امور افرادى است كه قادر به استيفاى
حقوق خود نيستند درحالىكه در ولايت عامه، جامعه نياز به سرپرستى دارد نه افراد.
اين ولايت هيچگاه به معناى محجور دانستن افراد جامعه نيست.
8. ولايت هم حق است و هم حكم. به لحاظ حكم بودن قابل اسقاط، انتقال و
توريث نمىباشد.
نام کتاب : مبانى حكومت اسلامي نویسنده : جوان آراسته، حسين جلد : 1 صفحه : 183