نام کتاب : غريب پيروز (زندگي حضرت رضا عليه السلام از نگاه رهبر فرزانه انقلاب) نویسنده : خامنهاى، سيد على جلد : 1 صفحه : 36
استدلالى هم مىآورد، مىگفت: ايهما افضل؟ خليفه رجل فى اهله، او رسوله الى اصحابه؟
شما يك نفر را جانشين خودتان- در خانواده- بگذاريد، اين بالاتر و نزديكتر به شما
است، يا آن كسى كه براى يك پيامى به جايى مىفرستيد؟ پيدا است آن كسى را كه در
خانه خودتان مىگذاريد و خليفه شماست، نزديكتر به شماست؛ پس خليفه خدا- كه خليفه
رسول الله هم نمىگفتند، خليفه الله- بالاتر از رسول الله است!
اين را خالد بن عبد الله قصرى مىگفت، ديگران هم مىگفتند. بنده در
اشعار شعراى دوران بنىاميه و بنىعباس كه نگاه مىكردم، ديدم از زمان عبد الملك،
تعبير خليفه الله در اشعار، اين قدر تكرار شده است كه آدمى يادش مىرود كه خليفه،
خليفه پيغمبر هم هست! تا زمان بنىعباس هم ادامه داشته است. خليفه الله بين الذق و
العودى- شعر بشار- بنى اميه حبوا تال نومكموا، ان الخليفه يعقوب ابن داودى ضاعت-
ملككم- بلند بشويد ببينيد- خليفه الله بين الذق و العودى حتى آن وقتى هم كه
مىخواست خليفه را هجو بكند، باز خليفه الله مىگفت! همه جا در اشعار شعراى معروف
آن زمان- مثل جرير و فرزدق و كثير و ديگرانى كه بودند. صدها شاعر معروف و بزرگ
هستند- وقتى در مدح خليفه حرف مىزنند، خليفه الله است، خليفه رسول الله نيست.
اين، يك نمونه است. اعتقادات مردم حتى اين گونه نسبت به مبانى سست شده بود! اخلاق
مردم به شدت خراب شده بود.
نكتهيى را بنده در مطالعه كتاب
اغانى ابو الفرج توجه كرده و آن اين است كه در سالهاى حدود هفتاد و هشتاد و نود و
صد، تقريباً تا پنجاه، شصت سال بعد از آن، بزرگترين خوانندهها و نوازندهها و
عياشها و عشرت طلبهاى دنياى اسلام، يا مال مدينه اند، يا مال مكه! هر وقت خليفه در
شام، دلش براى غنا تنگ مىشد و يك خواننده و
نام کتاب : غريب پيروز (زندگي حضرت رضا عليه السلام از نگاه رهبر فرزانه انقلاب) نویسنده : خامنهاى، سيد على جلد : 1 صفحه : 36