وقتى زنى از دبيرستان يا دانشگاه ترك تحصيل
مىكند تا ازدواج كند و بچههايش را پرورش دهد، اين انتخاب خود اوست وقتى كه شغل
با اعتبارى را رها مىكند تا ازدواج كند و بچههايش را پرورش دهد، اين انتخاب خود
اوست، و اگر در اين كار بهطور جدّى براى برترى جهانى رقابت نكند- چه برسد به
اينكه به آن دست پيدا كند- اين نيز انتخاب خود اوست. بىپرده بگوييم؛ وقتى زنى
تصميم مىگيرد كه حتى در «مبارزه براى بزرگى» شركت نكند، فقط براى اينكه مىخواهد
همسر يا مادر شود، اين در نهايت انتخاب خود اوست.
البته پيامد ناراحتكننده اين موضوع اين است كه مجبور مىشويم اين
يافته القايى را جدّى بگيريم كه اگر زن به دنيا بيايد، از هرگونه كار سخت و رقابت
اجتناب خواهد كرد. در عوض، بهاحتمال زياد ترجيح مىدهد مسيرى را انتخاب كند كه
نياز به تلاش فيزيكى يا روانى كمترى دارد، مسير ازدواج با مردى كه نيازهايش را
فراهم مىكند و فرزندانش را تربيت مىنمايد، طبق اين عقيده خود- كه آزادانه انتخاب
كردهاست- پرورش يك فرزند، اوج برترى زنانه است.
صداى فمينيسم
ادامه افسانه توطئه و توجيه عقلانى مربوط به آن براى برعهده نگرفتن
مسئوليت، فقط يكى از دلايلى است كه فمينيسم بايد از فرهنگ ما حذف شود. دليل ديگر؛
اين واقعيت شوم است كه صداى «موج دوم» فمينيسم به