واقعيت را اين‌چنين نمى‌بينم. يعنى سيطره دانش مدرن غربى، آن‌چنان گسترش داشته كه الان هم در بسيارى از موارد، اين سيطره باقى مانده است.

اين‌جاست كه ضرورت نهضت نرم‌افزارى آشكار مى‌شود؛ نهضتى كه مقام معظم رهبرى (دام ظله) در پاسخ به نامه و درخواست جمعى از فضلاى حوزوى، بدان سفارش كرده‌اند. هرچند مى‌خواهيم نهضت نرم‌افزارى ايجاد كنيم و اين آرمان و آمال را داريم كه جهان را از اين جهالت قرن بيستمى نجات دهيم، اين نهضت در سايه انقلاب بزرگ اسلامى و ره‌نمودهاى امام خمينى رحمه اللّه و مقام معظم رهبرى (مد ظله العالى) خود تازه دارد شكل مى‌گيرد. ما تازه مى‌خواهيم طرح‌هاى خودمان را مطرح كنيم.

نتيجه اين‌كه امروزه عملا نظام معنايى كه مدرنيته سعى مى‌كرد ايجاد كند، دچار بحران‌ها و چالش‌هاى درونى جدى شده و ما نيز در سايه ره‌نمودهاى تعالى بخش اسلام مى‌خواهيم نظام معنايى متعالى اسلامى را به جهانيان ابلاغ كنيم.

جهانى شدن و زمينه‌هاى منجى‌گرايى‌

در شرايط كنونى، چند پديده با هم همراه شده: يكى پديده جهانى‌شدنى است كه مى‌خواهد دنيا را بر اثر تكنولوژى‌هاى ارتباطى به هم نزديك كند؛ دومين پديده بحران معناست كه از افول نظام‌هاى مسلط معنايى سرچشمه مى‌گيرد و هنوز يك نظام معنايى مسلط در جهان وجود ندارد؛ سومين پديده اين است كه مى‌بينيم در اين وضعيت آشفته انسان‌هايى سراغ اصالت خود يا آن چيزى مى‌روند كه در اديان به آنها وعده داده شده است؛ همان منجى- گرايى كه نمود آن را در سراسر جهان مى‌توان يافت. در جهان يهودى و مسيحى، منجى‌گرايى با هزاره‌گرايى پيوند خورده است، و در نتيجه، ويژگى خاص خود را دارد. منجى گرايى را در جهان اسلام نيز به صورت ديگرى‌