نام کتاب : سياست چيست؟ نویسنده : اختر شهر، رجبعلى جلد : 1 صفحه : 77
از نظر فارابى، سياست كه بخشى از آن تدبير
مدن و محصول عمل سياستمدار است، به حوزهى عمل زمامداران مربوط مىشود. وى سياست
را به سه بخش تقسيم مىكند:
1) سياست انسان با مرئوسان و فرودستان
2) سياست انسان با رئيسان و فرادستان
3) سياست اسنان در برابرطبقهى همسطح خود.
بر اين اساس، از نظر فارابى سياست سودمندترين روش مطالعه در اعمال،
رفتار و احوال ظاهرى و باطنى انسانهاست كه هدف آن رسيدن به خير برتر و كمال نهايى
است. رهبر كسى است كه غرض و مقصودش در اعمال حاكميت و تدبير مدن به سعادت رساندن
خود و اهل مدينه باشد.[1] از نظر
فارابى، هر انسانى شايستگى به عهده گرفتن رياست جامعه را ندارد؛ مگر اينكه داراى
صفات زير باشد:
1) حاكم بايد فيلسوف (حكيم) باشد.
2) رئيس بايد نبى يا امام باشد كه با مبدأ وحى در ارتباط باشد.
3) رهبر بايد مهارت و شناخت كافى داشته باشد و اين با به كار گرفتن
قواعد كلى حكمت و اعمال آن در جامعه و آزمون آنها از راه ممارست در جامعه حاصل
مىشود.[2] از نظر
فارابى، رئيس جامعهى فاضله داراى وظايفى است كه مىتوان به بعضى از آنها اشاره
كرد:[3]