نام کتاب : سايه سار ولايت (منشور مطالبات مقام معظم رهبرى از دانشگاه و دانشگاهيان) نویسنده : خامنهاى، سيد على جلد : 1 صفحه : 136
مىگيرد. شايد آنها هم تقصيرى ندارند؛ به
خاطر اينكه نيازهاى نقدى واقعاً خيلى هم حجيم و مهم است. درعينحال، بايستى اين
ديد را هم داشته باشند.
من مطمئنم كه آقاى هاشمى، نسبت به اين قضيه داراى اهتمام هستند. لابد
آقاى دكتر معين در شوراى عالى انقلاب فرهنگى ايشان را مىبينند. شما مىبينيد كه
ايشان، آن آقاى هاشمىاى كه ما در آن وقت، هر چند ماه يك بار ايشان را به اصرار به
جلسهى شورا مىكشيديم، نيست. حالا ايشان واقعاً نسبت به اين قضيه اهتمام مىورزد و
احساس مسئوليت مىكند. چقدر خوب است كه آنجا هم گفته بشود. من هم حرفى ندارم كه هر
چه لازم باشد، به ايشان و به مجلس- كميسيون آموزش عالى و كميسيون برنامه و بودجه-
بگويم؛ منتها مىدانم كه امكانات آنها دستور من را برنمىتابد. يعنى من نمىتوانم
دستور بدهم كه بايد اين كار را بكنيد؛ زيرا يقين دارم كه اگر آنها اين دستور را
عمل بكنند، كار محاسبه نشدهاى انجام خواهد گرفت؛ چون دولت و كميسيونهاى گوناگون
آن و كميسيون برنامه و بودجه براى همين است كه توازن برقرار بكند.
عدالت
بالاخره «صاحب الحاجة لايرى الّاحاجته». شما حاجت خودتان را مىبينيد
و حق هم داريد؛ اما در كنار شما بخش ديگرى است كه آن هم حاجتى دارد؛ آن هم حق
دارد. در زمانى كه انسان ندارد، بايد ندارى را بين دستگاهها تقسيم كند و هر چيزى
را كه دارد، به عدالت به آنها بدهد. بنابراين، من دستور نخواهم داد و قاطعاً نخواهم
گفت؛ اما توصيهى مؤكد خواهم كرد؛ حرفى ندارم.
مديريت استادانه
حالا كه امكانات ضعيف است، شما يك بخش از همتتان را اين قرار بدهيد
كه با امكانات ضعيف، چه كار مىشود كرد كه بيشترين سود را ببريم. اين، يكى از آن
شگردهاى استادانهى كار است. ببينيد، اگر پارچه زياد باشد، بالاخره هر خياط
دستوپا چلفتى هم اين قبا را در مىآورد. اگر پارچه كم بود، خياط استاد آن كسى است
كه اين قبا را از آن دربياورد. حالا كه پارچهى شما كم است، بايد به گونهاى آن را
از آب در بياوريد. استادى را در اينجا به خرج بدهيد.
نام کتاب : سايه سار ولايت (منشور مطالبات مقام معظم رهبرى از دانشگاه و دانشگاهيان) نویسنده : خامنهاى، سيد على جلد : 1 صفحه : 136