صداى آه ماريا، همه را به تعجب وا داشت و ناگهان شليك خنده ژوزف، فضا را پر كرد.

ژوزف: اين مادر ما خيلى وقت است كه از اين روياهاى روزانه دارد كه مثل روياهاى شبانه طولانى و اثرگذارند، حالا بفرمائيد قهوه و شيرينى.

كلاس دكتر سوادكوهى‌

اميلى و آندره حضور دارند.

دكتر سوادكوهى شروع به صحبت مى‌كند.

يكى از دلايلى كه در منابع مربوط به بررسى علل وقوع انقلاب در ايران آمده است، تئورى روان‌شناختى انقلاب است. اين تئورى روان‌شناختى عنايت به اين مسئله دارد كه اواخر عمر شاه ايران، به علت مرگ دوستانش تنها مانده بود و قدرت و توانائى لازم را براى دفاع از دست داده بود، ولى در كنار اين تئورى روان‌شناختى كه بيشتر به مرگ قلوهاى شاه و همزادهاى وى اشاره دارد، بايد به اختلاف ديرين شخصى شاه و آيت‌الله خمينى اشاره كنيم كه اين دو نفر اختلافات جدى با يكديگر داشتند. البته عده‌اى مدعى‌اند كه شاه در جريان اصلاحات ارضى، مزارع و اموال آيت‌الله خمينى را تصاحب كرده بود كه اين خصومت كمى نيست. نويسندگانى چون شيرين هانتر و يا پروفسور رمضانى در كتاب «انقلاب آيت‌الله» و يا نيكى كِدى به موضوع خصومت شخصى آيت‌الله با شاه پرداخته‌اند.

دانشجو پانته‌آ محمدى: استاد! يعنى واقعاً شما معتقديد آيت‌الله خمينى يك زمين‌دار بود؟

سوادكوهى: آيت‌الله كه نه! ولى پدر ايشان در درگيرى با ملّاكين كشته شد.

پهلوان: استاد! علاوه بر اينكه شما مى‌فرمائيد، ادعاى ديگرى هم مطرح بوده كه شاه مدعى بود كه آيت‌الله خمينى از ناحيه حسب و نسب به هندوستان مى‌رسد.