نام کتاب : دين و دولت در انديشه اسلامي نویسنده : سروش، محمد جلد : 1 صفحه : 156
به ناچار خواستههاى موكلين خود را در نظر
مىگيرند- آنرا لغو مىكنند؛ چه اينكه يك روز در قانون اساسى ايالات متحده
نوشتند: «يك سال پس از تصويب اين ماده، توليد، فروش و حمل مشروبات مسكر، در داخله،
و ورود آنها به كشور و صدور آنها از كشورهاى متحده و كليه مناطق و سرزمينهايى
كه در تحت حاكميت كشورهاى متحده آمريكا است، به منظور شرب ممنوع خواهد گرديد.» ولى
وقتى ميگساران و عوامل سودجو، چنين قانون را نپسنديدند، چندى ديگر مقرّر داشتند
كه: «ماده هيجدهم اصلاحى قانون اساسى كشورهاى متحده آمريكا ملغا مىشود.»[1] ولى در جامعه اسلامى، اسلام مبناى
قوانين اجتماعى است، و اعتبار آن به رأى بشر وانهاده نشده است، هر چند نظر اكثريت
جامعه، در سهولت اجراى قانون و پشتوانه عملى آن مؤثر بوده و كارآيى دارد. در چنين
جامعهاى حفظ قانون و حراست از آن، به برخورد با عوامل و جرياناتى است كه
مىخواهند دين را به استخدام خود درآورده و به اقتضاى منافع خويش تفسير نمايند.
پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم به امام على عليه السّلام خبر
داد كه بايد با گروهى از مسلمانان بجنگد، و علت آنرا بدعتگذارى در دين، (احداثهم
فى دينهم) ذكر نمود.[2] همچنان
كه دودمان بنى اميه براى آن كه به راحتى بتوانند جامعه اسلامى را به اطاعت
كوركورانه از خويش وادار سازند و زمينه قبول رفتار شركآميز خود را در آنان ايجاد
نمايند، «آموزش شرك» را در ميان مردم ممنوع ساختند تا وقتى مردم را به سوى شرك سوق
مىدهند، آنان قدرت تشخيص نداشته باشند.[3]
و با اينرويّه، بخش مهمّ و قابل توجّهى از تعاليم اسلامى را از ذهن و انديشه
مسلمانان زدودند و از سوى ديگر، با احياى بدعتها دين را ملعبه دست خويش قرار
دادند.[4] اينروند،
در تغيير و دگرگونى
[1] - اداره مهاجرت و تابعيت امريكا، حكومتى به دست
مردم، ص 187.
[3] - از امام صادق عليه السّلام نقل شده است:« ان بنى
امية اطلقوا للناس تعليم الايمان و لم يطلقوا تعليم الشرك لكى اذا حملوهم عليه لم
يعرفوه»( كلينى، كافى، ج 2، ص 15).
[4] - امام مجتبى عليه السّلام مىفرمايد:« ... و لكنك
يا معاوية ممن ابار السنن و احيى البدع و اتخذ عباد الله خولا و دين الله لعبا».(
ابن شعبه حرانى، تحف العقول، ص 233).
نام کتاب : دين و دولت در انديشه اسلامي نویسنده : سروش، محمد جلد : 1 صفحه : 156