responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : دين و دولت در انديشه اسلامي نویسنده : سروش، محمد    جلد : 1  صفحه : 154

چنين قدرتى را در اختيار داشته باشند؛ چه اين‌كه حضرت على عليه السّلام هنگامى كه حكومت را به دست مى‌گيرد، مى‌تواند با اطمينان خاطر سوگند ياد كند كه بخشش‌هاى بى‌مورد حكومت گذشته را از حلقوم غارتگران بيت المال بيرون خواهم كشيد:

و الله لو وجدته قد تزوج به النساء و ملك به الاماء لرددته.[1] و آن حضرت به طور كلى، بازپس‌گيرى حق ضعيفان را از اقويا، به دولتى قوى و مقتدر، نيازمند مى‌دانست:

يؤخذ به للضعيف من القوى.[2] براساس چنين برداشتى از فلسفه حكومت و ارزش آن، انسان‌هاى وارسته از دنياطلبى و مقام‌خواهى و آزاد از قيدوبند هواوهوس، قيام براى به دست گرفتن حكومت را «وظيفه و تكليف» مى‌شمردند. امام حسين عليه السّلام مى‌فرمود:

بار خدايا! تو مى‌دانى به آن‌چه اقدام كرده‌ايم براى رقابت در قدرت و سلطنت نيست، و نمى‌خواهيم به كالاى دنيا دست يابيم، بلكه براى آن است كه دين تو را برپا ببينيم و اصلاح را در بلادت برملا سازيم و بندگان ستم ديده‌ات را آسوده خاطر كنيم ....[3] و امير المؤمنين عليه السّلام برپايى دولتى لايق و شايسته را منشأ و سرچشمه تحقق ارزش‌هاى فراوانى مى‌دانست و مى‌فرمود:

هرگاه توده ملت به حقوق حكومت وفادار باشند، و حكومت حقوق مردم را ادا كند، آن وقت است كه «حق» در اجتماع، محترم و حاكم خواهد شد، و اركان دين به پا خواهد خاست و نشانه‌ها و علايم عدل، بدون هيچ انحرافى، ظاهر خواهد شد، سنت‌ها در مجراى خود قرار خواهد گرفت، و در آن وقت، زمانه زيبا و دوست‌داشتنى مى‌شود، اميد به پايدارى دولت تحقق مى‌يابد و دشمن از طمع به چنين جامعه‌اى مأيوس خواهد شد.[4]


[1] - نهج البلاغه، خ 15.

[2] - همان، خ 40.

[3] - ابن شعبه حرانى، تحف العقول، ص 242.

[4] - نهج البلاغه، خ 214.

نام کتاب : دين و دولت در انديشه اسلامي نویسنده : سروش، محمد    جلد : 1  صفحه : 154
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست