responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : حاكميت در اسلام يا ولايت فقيه نویسنده : موسوى خلخالى، سيد محمد مهدى    جلد : 1  صفحه : 523

برسد و از اين روى در قرآن كريم بدان اشاره فرموده:

... رَبُّنَا الَّذِي أَعْطى‌ كُلَّ شَيْ‌ءٍ خَلْقَهُ ثُمَّ هَدى‌.[1] «پروردگار ما آن كسى است كه همه چيز را خلق نموده و سپس هدايت فرموده است».

كه مراد هدايت تكوينى به وسيله قانون طبيعت است.

و منظور ما از اين سخن كوتاه درباره قانون تكوينى در اينجا اين است كه قانون تكوينى كه به معناى روابط خاص بين موجودات اين جهان است، منشأ و علّت جعل قانون تشريعى خواهد بود و از اين راه رابطه عالم تشريع با عالم تكوين مقرر خواهد شد؛ چنانكه اشاره خواهيم نمود.

امّا «قانون تشريعى» عبارت است از: حكم كلّى كه روابط بين خالق و خلق و همچنين بين افراد و يا جوامع بشرى را به صورت عادلانه‌اى تنظيم و تثبيت نمايد.

مجموع قوانين را به سه دسته تقسيم نموده‌اند: حقوق بين المللى، حقوق سياسى و حقوق مدنى. با اين بيان كه مجموع افراد بشر از ملل و اقوام مختلفى تشكيل يافته است و براى تنظيم روابط ميان اين ملّتها قوانينى تدوين شده و اصول آن قوانين عبارت است از «حقوق بين الملل» كه روابط ملّتها به اين وسيله تنظيم مى‌گردد.

ديگر آنكه چون اصلاح امور كشور از طريق روابط فرماندهى و فرمانبردارى تحقق مى‌يابد تا عموم افراد ملّت بتوانند در جامعه به خوبى زندگى كنند، وجود قوانينى ضرورى است كه ضامن حسن اداره و حفظ آن جامعه باشد و اصول اين قوانين را «حقوق سياسى» تشكيل مى‌دهد؛ زيرا سياست به معناى حسن تدبير و اداره امور كشور است.[2]


[1] - طه/ 50.

[2] -« سياست» در لغت چنين تفسير مى‌شود:« ساس القوم»- دبّر امرهم: ملّت را اداره كرد، حكمرانى كرد.

« سياست»:- اداره: حسن تدبير، كاردانى( فرهنگ نوين)

« سياست»: اصلاح امور خلق و اداره كردن كارهاى مملكت، رعيت‌دارى، مردم‌دارى، پلتيك.

« سياستمدار»: كسى كه در كارهاى سياسى و امور مملكت‌دارى بصير و دانا و كارآزموده باشد، ديپلمات( فرهنگ عميد)

در« الرائد» مى‌گويد:« السياسة: تولى امر الناس و ارشادهم الى الطريق الصالح».

نيز مى‌گويد:« الحقوق السياسية: حقوق كل مواطن فى ان يشترك فى ادارة بلاده او ممارسة اعماله الوطنية كالانتخاب و غيره».

ولى« سياست» در زبان سياستمداران امروز به معناى« نيرنگ» به كار مى‌رود و سياست به اين معنا به مفهوم دغلبازى و وسيله غلبه بر ديگرى و يا به دست آوردن مقام و مقصد هر چند مشروع به هر نحو و صورت ممكن است، و سياست به اين معنا، عملى ظالمانه و سلطه‌جويانه و به ناحق است و از نظر عقل و دين محكوم مى‌باشد.

امّا سياست به معناى واقعى آن، يعنى: حسن تدبير و اداره كشور به گونه‌اى عادلانه از وظايف حتمى رهبران الهى است و از اركان مهمّ دين و از ضروريات عقلى به شمار مى‌آيد؛ زيرا رهبرى كه سياستمدار نباشد كشور را به نابودى و ملّت را به بدبختى مى‌كشد و از اين روى يكى از صفات امامان« ساسة العباد» است يعنى« سياستمداران بشر». اكنون روشن است كه« دين» هرگز از« سياست» جدا نيست گرچه از« نيرنگ و حقه‌بازى» به دور است.

نام کتاب : حاكميت در اسلام يا ولايت فقيه نویسنده : موسوى خلخالى، سيد محمد مهدى    جلد : 1  صفحه : 523
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست