responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : تحليلى از زندگانى سياسى امام حسن مجتبى عليه السلام نویسنده : عاملى، جعفر مرتضى؛ مترجم محمد سپهري    جلد : 1  صفحه : 89

كه پيامبر- بنابر تعبير اينان‌[1]- تنها يك همرديف آنان به شمار مى‌رود، چه چيز مى‌تواند مانع از مخالفت با او باشد؟!

آرى مى‌توان آن ميل درونى را به فراموشى سپرد و از آن چشم پوشيده و با گذشت روزگار و درست آن موقع كه ديگران بر حكومت مسلّط شده و خود را نيرومند و قوى كرده‌اند، از رسيدن به آن مأيوس و نااميد شد.

شاهد مطلب ما پرسش عمر از ابن عباس است كه پرسيد:

«- پسر عمويت را در چه حالى ترك گفتى؟

- گمان كردم كه منظورش عبد اللّه بن جعفر است؛ گفتم او را در حالى ترك گفتم كه با همسالانش بازى مى‌كرد.

- منظورم او نبود، منظورم بزرگ شما اهل بيت است.

- وقتى كه او را ترك گفتم، از چاه براى نخلهاى فلانى آب مى‌كشيد و قرآن مى‌خواند.

- اى عبد اللّه! بر تو باد قربانى شتران، اگر اين مطلب را از من پنهان دارى: آيا از تمايل رسيدن به خلافت چيزى در دلش باقى مانده است؟

- آرى.

- آيا گمان مى‌كند كه رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله به خلافت او تصريح كرده است؟

- آرى، برايت بگويم كه درباره ادعايش از پدرم سؤال كردم، گفت:


[1] - هنگامى كه به عمر خبر دادند كه مردم وى را سرزنش مى‌كنند كه رعيت را آزار و اذيت مى‌كند و در بعضى از احكام دخل و تصرف مى‌نمايد؛ گفت:« من همتاى محمد هستم».( ر. ك: تاريخ طبرى، ح 3، ص 291)؛ ر. ك: الفائق، ج 2، ص 11.

تفسير مطلب به اين كه: وى با پيامبر در غزوه قرقرة الكدر همراه بوده است، با طبع موضع و نيز با آنچه كه عمر مى‌خواهد در اين باره و در ردّ اعتراضات مردم اظهار كند نمى‌سازد، و خواهد آمد كه اينان حق تغيير بعضى از احكام و حتى حق تشريع را براى خود محفوظ مى‌دانستند.

نام کتاب : تحليلى از زندگانى سياسى امام حسن مجتبى عليه السلام نویسنده : عاملى، جعفر مرتضى؛ مترجم محمد سپهري    جلد : 1  صفحه : 89
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست