«نمىتوان گفت كه اين عمل رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله خصوصيتى را
براى حسنين- رضى اللّه عنهما- اثبات مىكند، زيرا اولا: دليلى بر اين مطلب نداريم؛
ثانيا: مادامىكه طفل مميز است، مىبايست شهادتش را معتبر دانست، چه گاهى اوقات
بدان احتياج پيدا مىشود.»[1]
ما از وى مىپرسيم: آيا پيامبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله غير از
اين دو كودك كسى را از صحابه خود پيدا نكرد كه بر اين مسأله خطير- كه مربوط است به
سرنوشت عدّه كثيرى- گواهى دهد؟! مگر آن موقع كه هيأت نمايندگى ثقيف به حضور پيامبر
اكرم صلّى اللّه عليه و آله شرفياب شد، آن حضرت تك و تنها بود؟ آيا آنگاه كه
آنها با هم به توافق رسيدند و حضرت رسول اكرم صلّى اللّه عليه و آله معاهده را
نوشت، كسى آنجا نبود كه بتواند شهادت دهد كه حضرت دو كودك خردسال را كه هنوز به سن
پنج سالگى نرسيده بودند به گواهى نگيرد؟!
كوچكترين مراجعهاى به متون تاريخى، اين احتمال را بسيار بعيد
مىگرداند، زيرا اين متون به صراحت بيان مىكند كه رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله
براى اعضاى هيأت نمايندگى ثقيف در حياط مسجد خيمهاى زد تا قرآن را بشنوند و مردم
را در موقع نماز ببينند. از اين گذشته، خالد بن سعيد بن عاص در آن جلسه حضور داشت
و خالد بن وليد، منشى رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله براى نوشتن قرارداد بود و با
اين وصف، شهادت ندادند و رسول اكرم صلّى اللّه عليه و آله آن دو را به گواهى
نگرفت!
ابن رشد اندلسى در كتاب خود بداية المجتهد تأكيد دارد كه به اجماع
مسلمين، شاهد بايد عادل باشد.